آنتی شبهات

اگر پیامبر بودم، رسالتم شادمانی بود … !

دکتر مراد یوسفی

آوای سنت /شبهه : من اگر پیامبر بودم، رسالتم شادمانى بود بشارتم آزادى و معجزه ام خنداندن کودکان… نه از جهنمى مى ترساندم و نه به بهشتى وعده میدادم…تنها مى آموختم اندیشیدن را و “انسان” بودن را…

پاسخ : برای بررسی دقیق ان شاء الله جمله به جمله پیش می رویم:

شبهه افکن: من اگر پیامبر بودم…
پاسخ:

▪️۱. همینکه در مورد پیامبران حرف می زنید و می گویید اگر پیامبر بودم، یعنی این مفهوم در باورهای شما وجود دارد.

▪️۲. و اینکه نوشته اید اگر پیامبر «بودم»، یعنی خودتان می دانید پیامبر نیستید

▪️۳. وجود مفهوم پیامبر در باورهای شما و اقرار به اینکه پیامبر نیستید، این را می طلبد که ساده از این موضوع نگذرید و تابع برنامه ی پیامبران باشید.

▪️۴. اما اگر پیامبری و نبوت را قبول ندارید! چرا از نام آنها برای انتقال اندیشه های خود استفاده می کنید و می گویید اگر پیامبر بودم!؟ خوب بنویسید اگر من یک پایگاه اجتماعی داشتم و مردم به حرف هایم گوش می دادند!

شبهه افکن:
رسالتم شادمانى بود بشارتم آزادى و معجزه ام خنداندن کودکان…

پاسخ:

▪️مگر آدم های مریض و ناخوش احوال، وگرنه هر کسی و هر تفکری که ادعای اصلاحگری داشته است، این اهداف را برای خود و اطرافیانش ترسیم نموده است.
ولی آیا همه ی راه ها به این مقصد ویژه ختم می شوند؟ آیا هر کسی می تواند این قله ی رفیع را فتح نماید؟
قطعاً پاسخ خیر است.

▪️و بنده به عنوان یک مسلمان خداپرست می گویم:

?-«شادمانی واقعی» در گرو کشف واقعیت های جهان است ( از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم؟ آخر ننمایی وطنم) و بی اطلاعی از این سوالات فطری، شادمانی واقعی را برای متفکران ببار نخواهد آورد. و این مسائل در اندیشه ی دینی چقدر زیبا بیان شده است…

?-«آزادی واقعی» در گرو رها شدن از تفکرات بشری (بشر نیازمند و محدود) و تکیه دادن به ذات بی نهایتی است که هیچ نیازی به عبادت ما ندارد و در حق ما مهربان ترین است.

?- و خنداندن کودکان(در یک نوع تقسیم بندی)، دو نوع دارد، یک بعد این است که «لبخند و رضایت فیزیکی بر روی لب هایشان نقش ببندد، اما برای رستگاری ابدی و همیشگی آنها چاره ای نیندیشیده باشیم»، اما نوع دوم این است که «همراه با خوشحال کردن و لبخند های فیزیکی، لبخندهای معنوی و باطنی را هم برای ادامه ی مسیر آنها فراهم نموده باشیم (عطر ایمان به خداوند متعال را به او هدیه داده باشیم)

➖می دانم، مواردی در جملات بیان شده وجود دارد که از دید یک منتقد به اثبات نیاز دارند (عطر ایمان، معنویت، ذات بی نهایت و…)، اما لازم است دوست منتقد بداند، این متن با پشت بستن به استدلال های فراوانی که متفکران مسلمان در میدان اندیشه نوشته اند، یادداشت شده است. و ادعای بی دلیل نیست.

شبهه افکن:
نه از جهنمى مى ترساندم و نه به بهشتى وعده میدادم

پاسخ:

▪️بگذارید ابتدا مشخص نماییم، شما به بهشت اعتقاد دارید یا ندارید؟
اگر اعتقاد دارید، مخفی کردن آن نه تنها کار خوبی نیست، بلکه کار بسیار اشتباهی است… بالاخره مردم هم باید آگاه شوند. (باز مجبورم بنویسم، اگر اعتقاد ندارید چرا با استفاده از نام پیامبر و آموزه هایی چون بهشت و جهنم وارد شده اید؟ هدف تان تضعیف باورهای مومنان بوده است؟)

▪️اما اگر اعتقاد ندارید، این بار باید بدانید، این رفتار شما (عدم بشارت و انذار) کار بسیار نادرستی است. چون یکی از مهمترین اهرم هایی که می تواند جلوی نابسامانی ها و فسادهای دنیا را بگیرد همین باور به معاد است… ولی افسوس مردم زیادی در جهان به آن باور ندارند و در بین افرادی که به آن باور دارند هم افرادی وجود دارند که ایمان شان ظاهری است.

?یقین داشته باشید اگر شخص خاطی، عذاب الهی را روبروی خود ببیند، هرگز جرات نمی کند ظلم و ستم و خوردن حق دیگران را سرلوحه ی کار خود قرار دهد.
یک سوال، در تفکر شما تکلیف دیکتاتورها و ظالمانی که در طول تاریخ خون میلیون ها نفر را در شیشه کرده اند، چه می شود؟ اینکه می گویید همینگونه می روند، آیا منطقی است؟
?دوست عزیز، اگر به خدا اعتقاد داشتید، می دانستید که یکی از لازمه های صفت عدل خداوند، وجود معاد است…(اینجاست که می گوییم شادمانی حقیقی در گرو ایمان به الله متعال است)

شبهه افکن:
تنها مى آموختم اندیشیدن را و “انسان” بودن را…

پاسخ:

▪️این که خیلی خوب است، اما همانگونه که در قسمت «شادمانی» و «آزادی» و «خنداندن» گفتیم. همه چنین ادعایی دارند، اما چگونه به اینجا برسیم مهم است.
مثلا تفکراتی که «چرا» متفکر شدن ما در بین تمام موجودات زمین را پاسخ نمی دهند، آیا در زمینه ی اندیشه ورزی کامل هستند؟ تفکراتی که می گوید، چرا آمده ام و چرا می روم؟

▪️و آیا هر عملی انسانی است؟ آیا خود به خودی دانستن و الکی پنداشتن این همه پیچیدگی در کیهان، با بدیهیات یک تفکر منصفانه تطابق دارد؟ آیا یک انسان برای رسیدن به مقام رافع انسانیت نباید کمی عمیق تر فکر نماید؟

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن