آنتی شبهات

گریه کردن در پیشگاه خدا چه معنایی دارد؟

پاسخ به شبهات

آوای سنت : یکی از عزیزان شبهه ی زیر را مطرح نموده است: گریه کردن در پیشگاه خدا چه معنایی دارد؟ یعنی خدا با گریه ی ما دلش به رحم می آید، آیا واقعا لازم است خودمان را تا این اندازه کوچک کنیم؟

پاسخ:

?الف)

▪️قبل از هر چیز باید بدانیم، ما در برابر خدا کوچک هستیم، آنقدر کوچک که فقط می توان گفت وجود داریم و تمام، و اینکه چقدر کوچکتر هستیم به دلیل کم بودن فوق العاده ای که وجود دارد، اصلا قابل تصور نیست.

▪️حال بعد از این وضعیت، دلیلی ندارد شخصی بگوید چرا نزد خدا خودت را کوچک می نمایی! (مگر پیشتر با خدا برابر یا بزرگتر یا فقط کمی کوچکتر بودیم! -العیاذ بالله- که این را می گویید)

?ب)

▪️مشکل پیش آمده از اینجا سرچشمه می گیرد که افراد مدعی، خدا را هم مانند انسان تصور کرده اند و گمان می کنند الله متعال مانند یک انسان سنگدل در جایی نشسته و افرادی با گریه و التماس می خواهند عواطف او را تحریک کنند و مورد بخشایش قرار بگیرند… در حالی که هیچ خداپرست آگاه و اهل فکری، چنین تصوری نداشته و نخواهد داشت.

️عجیب است، افرادی می آیند عقاید ما را نقد می کنند، اما پیش فرض های عقیدتی ما را در نظر نمی گیرند و آن چه باب میل خودشان است را نقد می کنند! به بیان دیگر، ابتدا اموری را برای عقاید ما تعریف می کنند سپس شلوغی و بهم ریختگی ناشی از همان دستکاری کردن را، نقد می نمایند! (مگر ما به چنین چیزی باور داریم؟ خیر. پس شما چه می گویید؟)

?ج)

▪️پس گریه کردن و زاری کردن در محضر خداوند متعال چه معنایی می تواند داشته باشد؟

?۱. به قسمت الف نیم نگاهی بیندازید، در آنجا از عظمت خداوند متعال و کم بودن بسیار شدید خودمان سخن گفتیم، حال آیا تکبر در برابر چنین ذات عظیمی هیچ معنایی دارد؟ واقعاً معنایی ندارد…

▪️لذا (والله اعلم) گریه و تضرع در پیشگاه خداوند قبل از هر چیز «دفع تکبر» است… که خدایا در برابر ذات بی انتهای تو من وجود ناچیزی هستم… خدایا این وجود ناچیز به پیشگاهت آمده و از تو درخواست می نماید که حاجتش را روا نمایی.
به عبارت دیگر، نوعی اعلام وجود و اعلام موقعیت است، که موقعیتِ بسیار ناچیز ما را به تصویر می کشد.

▪️البته فراموش نفرمایید عزیزان، این مطالب به معنای این نیست، کسی که در برابر خدا گریه نمی کند تکبر دارد، خیر می گوییم، کسی که تضرع می کند تکبر را بهتر کنار زده و تواضع بیشتری نشان داده است.

?۲. والله اعلم فلسفه ی دیگری که برای آن می توان در نظر گرفت، «اثبات خلوص» است… که ای ذات عظیم هستی ای خالق مقتدر و مهربانم، من با قلبی صاف که از محبت تو می جوشد به درگاهت آمده ام… طبعاً گریه های خالصانه ای که در پیشگاه خداوند انجام می گیرد بسیار ارزشمند است و این بیانگر صداقت با خداوند متعال است.

?د)

▪️البته می دانم آن دوست شبهه افکن مثل همیشه تشریف می آورد و می گوید، یعنی خداوند نمی داند، چه کسی مخلص است یا چه کسی در برابر او تکبر یا تواضع دارد؟ که فرد حتما باید گریه کند؟

▪️در پاسخ می گوییم:

?- اولا این نوع گریه غیر ارادی است… و شخص مناجات کننده خودش هم نمی داند چگونه شروع می شود.

?-بعد دوست عزیز، تا کی شما برای حذف امورات مفید از «علم و آگاهی» خداوند مایه می گذارید؟ خوب بله خداوند می داند، اما این چه ارتباطی با اعمال بندگان دارد؟

متاسفانه در این جا هم پیش فرض شما نادرست است و طوری حرف می زنید انگار، این کارها جهت «افزایش علم پروردگار»! صورت می پذیرد… (به این خاطر می گویید خداوند که می داند) در حالی که این طور نیست… بله خداوند همه چیز را می داند، ولی او خداییِ خود را می کند و ما باید بندگی خود را انجام می دهیم.(مگر ما به علم ایشان راه داریم؟!)

?-نکته ی مهم دیگری که در پایان باید بدانیم این است که تضرع و گریه به درگاه خداوند کیفیت دعا را بالا می برد(طبق توضیحاتی که بیان شد) نه اینکه خداوند به گریه و زاری ما نیاز داشته باشد،
? همچنین باید بدانیم این گونه نیست که اگر گریه کنیم حتما دعایمان را می پذیرد و اگر گریه نکنیم نمی پذیرد، خیر.

?قبولی دعا شروط خود را دارد و اگر آن شروط محقق نشده باشد، طرف هرچقدر گریه کند دعایش قبول نخواهد شد… (به یاد بیاورید این داستان قرآنی را که حضرت یعقوب (علی نبینا و علیه صلات و السلام) چقدر گریه و زاری کرد و فقط در وقت خود خداوند یوسف (علی نبینا و علیه صلات و السلام) را به او برگرداند.

?ه)

ببینیم الله متعال در مورد دعا چه می فرماید:

?«وَإِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ…»?

هرگاه‌ بندگان من، از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم و دعای‌ دعاکننده را به هنگامی‌ که مرا بخواند اجابت می‌کنم، پس‌ باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه‌ یابند.(بقره، ۱۸۶)

▪️توجه بفرمایید عزیزان، خداوند در این آیه به صورت متکلم وحده، و به دور از ضمیر جمع می فرماید… «من» نزدیکم…، در حالی که ضمیر جمع(ما)، در ادبیات قرآن بسیار رایج است.

?-و در پایان ان شاء الله چند دعایی که پیامبران انجام داده اند و خداوند برایمان تعریف فرموده است را ذکر می نماییم:

▪️دعا کننده: حضرت ابراهیم (ع)

?ربَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَومَ یَقُومُ الْحِسَابُ? (ابراهیم، ۴۱)

پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا می‌شود، بیامرز!

▪️دعا کننده: پیامبر اکرم (ص)

?وقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا? (اسرا، ۸۰)

و بگو: «پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوی خود، حجتی یاری کننده برایم قرار ده!»

▪️دعا کننده: حضرت یونس (ع)

?«…فَنادى‏ فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ»? (انبیا، ۸۷)

در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودى جز تو نیست منزهى تو راستى که من از ستمکاران بودم.

▪️نویسنده : دکتر مراد یوسفی

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن