جهان اسلامعمومی

زیبایی های رنگین امت اسلامی

دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : زمانی‌که در فصل بهار، باران، این رحمت الهی می‌بارد، گاه‌گاهی در افق آسمان بی‌کران، رنگین‌کمانی دیده می‌شود که بسیار زیبا، و برای بیننده زیبنده و روح افزاست. روحی در کالبد آدمی می‌دمد که در غیر مشاهده این رنگین کمان زیبا، نمی‌توان بر آن دست یافت.

بدون شک که این رنگین کمان خود رحمت الهی است، زیرا در سایه رحمت الهی که همان باران باشد به ظهور می‌رسد، و با رنگ‌های زیبای خود دیدگان هر زیبا دوستی را به خود خیره می‌نماید. و ای بسا که وسعت دید انسان‌را به اندازه افق‌ یا افق‌های دور دست، بزرگ و بزرگ‌تر می‌سازد. و هر کس چشم نگاربین و زیبا شناس داشته باشد، می‌داند که این زیبایی ناشی از چیست.

به راستی چرا این رنگین کمان زیباست؟! آیا به خاطر رنگ آمیزی خیره‌کننده و دقیقش؟ یا به خاطر وجود آن در افق آسمان آبی؟ ویا به‌خاطر وقوع آن در سایه باران رحمت الهی؟ پاسخ روشن است. در یک کلام، “همه این‌ها”.

اسلام در تنوع مذاهب و نژادهای خود، درست به این رنگین کمان می‌ماند. هم‌چنان در رحمت الهی بودن خود، و این‌که جز در بلندی جای نمی‌گیرد که: “اسلام یعلو و لا یُعلی علیه = اسلام بلند است و چیزی بر آن بلند نمی‌گردد” و در این‌که زیبایی‌هایش واقعاً خیره کننده است.

مذاهب و مشارب این دین حنیف جایگاه همان رنگ‌های رنگین‌کمان را دارد. این تنوع مشارب و مذاهب اگر با چشم دل نگریسته شود، و یا با چشم سَر که پرده‌های کوته‌نگری از روی آن به دور افکنده شود، موجب زیبایی و رعنایی این دین حنیف است؛ چه که رنگین‌کمان به رنگ‌های خود زیباست، و به وجود خود در افق، و به قرار داشتن در سایه رحمت الهی یعنی باران.

درست است که برخی از کمان‌ها نسبت به کمان‌ دیگر عریض‌تر و برخی نحیف‌ترند، اما همین گونه‌گونی‌ها، خود نُمایی دیگری است که بر زیبایی این تابلو می‌افزاید، درست مثل مذاهب اسلامی که برخی با داشتن پیروان بیشتر عریض و برخی با داشتن پیروان کمتر نحیف است.

پس برای زیبا نگهداشتن رنگین کمان لازم است رنگ‌های آن حفظ شود و نگهداری گردد. باید این تنوع رنگ‌ها پذیرفته شود، و اگر رنگین کمان دارای یک رنگ گردد، قطعاً که زیبایی خود را از دست می‌دهد، و دیگر دیدگان را به سوی خود خیره نمی‌سازد.

اسلام نیز چنین است. باید تنوع مذاهب و مشارب آن‌ که بر خاسته از نصوص و روایات گوناگون این دین است، حفظ و نگهداشت شود. نباید پیروان مذهبی تلاش ورزند مذهب دیگر را محو کنند و از بین ببرند. زیرا اگر هر مذهبی چنین کند به فرض پیروزی یکی، تک‌رنگی به وجود می‌آید، و این تک‌رنگی موجب زوال زیبایی است. پس مذاهب مختلف و متنوع اسلامی باید در کنار یک‌دیگر تعایش سلمی داشته باشند، و نگذارند با تفرقه و اختلاف، زیبایی حقیقی و واقعی اسلام از بین برود.

برخی مردم بدون علم و دانش و فهم و فراست، دست به زیبایی و زشتی رنگ‌های‌ رنگین‌کمان اسلام می‌زنند، و بدون این‌که توان تشخیص خوب از بد رنگ‌ها را داشته باشند، شعار تگ‌رنگی را سر می‌دهند. این‌ها نمی‌دانند که زیبایی را از بین می‌برند.

مولانا بلخی رومی به ما می‌گوید:
چون نداری دانش ترکیب و رنگ
بین گل‌ها زشت یا زیبا مکن

باید به این قناعت رسید که زیبایی اسلام در تنوع رنگ‌ها و مشارب و مذاهب گوناگون آن است. هر کسی که غیر از این می‌اندیشد خطا می‌انگارد، توهم می‌کند، به دنبال گمان می‌رود، گمانی‌که هیچ چیزی از حق را بی‌نیاز نمی‌سازد و اگر در راستای اختلاف سخنی به میان می‌آورد، مهمل می‌گوید.

هر مسلمانی باید به این قناعت برسد که مقصد و مراد همه رسیدن به خالق هستی و تعبّد او و گرنش و عبادت حضرتش می‌باشد و بس. حالا اگر مسیرها متفاوت است، ولی مقصدها قطعاً که یکی است. هیچ سنیِ واقعیِ به دنبال غیر خدا  نیست، چنان‌که هیچ شیعه واقعی به دنبال غیر خدا  نیست. درست است که سنی از خود تفاسیری برای آیات و شرحی برای روایات خود دارد، اما مقصدش رسیدن به خدای تبارک و تعالی است، نه شرک و بت پرستی و خرافه گرایی. عین قضیه در مورد شیعه نیز مصداق و تطابق کامل دارد، شیعه نیز در جستجوی خدا(رج) و کسب رضایت اوست. پس شیعه و سنی دو رنگ متفاوت از رنگین کمان اسلام‌اند که موجب زیبایی این دین حنیف می‌گردند، نه این‌که از حُسن آن بکاهند.

بحث نژاد، قوم، ملیت، کشور و سرزمین نیز از این مقوله‌ها جدا نیست. این‌ها نیز رنگ‌هایی اند موجب زیبایی. و اگر این تنوع در اسلام نباشد، زیبایی بزرگی از میان مسلمانان رخت بر بسته است. در خانواده پیامبر (ص) از نژادهای مختلف وجود و حضور داشتند، البته به عنوان شریک زندگی و همسرشان: خدیجه (رض) و عایشه (رض) و چهار تن دیگر از قبیله قریش، صفیه(رض) بنت حیی بن اخطب و ریحانه (رض) بنت زید از بنی اسرائیل، ماریه (رض) از اقباط مصر، أم حبیبه(رض) بنت أبی سفیان از بنی امیه، و این‌گونه تنوع رنگ‌های انسانی در

خانواده پیامبر (ص) و در میان اصحاب‌شان (سلمان فارسی، بلال حبشی، صهیب رومی) وجود داشت، و هیچ‌گاه القاب قوم و نژاد سبب گسیختگی جامعه نبوی و خلافت راشده نگردید.

ما نیز باید این اصول را رعایت نماییم، و این تنوع رنگ‌ها را بپذیریم. فارس و عرب و ترک و بلوچ و… همه موجب تنوع رنگ‌هاست، و موجب زیبایی و گستردگی است. درست مثل رنگین کمان که در سایه رحمت الهی به وجود می‌آید.

نه افغانیم و نی ترک و تتاریم
چمن زادیم و از یک شاخساریم
تیمز رنگ و بو بر ما حرام است
که ما پرورده یک نو بهاریم
(علامه اقبال لاهوری)
یا هو

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن