مقالات و یادداشت ها

آمریکا و افزایش تنش منطقه ای در خاورمیانه

یاداشتی از منير شفيق

آوای سنت : کنفرانس امنیتی مونیخ به بستری برای تشدید جنگ علیه روسیه دراوکراین تبدیل شده است.هرکس به سخنرانی کامالا هریس معاون رئیس جمهور آمریکا دراین کنفرانس گوش دهد،تداوم عزم آمریکا برای جنگ دراوکراین را تا سرنگونی همزمان پوتین وروسیه احساس می کند.

به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت ، هریس با لحن تهدیدآمیز،پوتین را جنایتکار جنگی ومسئول نسل کشی بشریت دانست،این ادبیات به معنای بستن درهای سیاست و مذاکره وقیمت گذاری جنگ تا شکست کامل روسیه است.

سخنرانی‌های مقامات اروپایی به سمت دعوت به مسلح کردن بیشتر اوکراین وتشویق این کشور به جنگ تا پیروزی متمایل بود.

مکرون،رئیس جمهورفرانسه ضمن اینکه نیم نگاهی به میانجیگری برای مذاکره دارد همزمان برمسلح کردن بیشتر اوکراین تاکید می کند.

این سخنرانی مکرون تفاوتی رانشان نمی دهد زیرا سیاست،ازرفتارها خوانده می شود نه از گفتارها، بنابراین با قاطعیت می توان گفت که کنفرانس امنیتی مونیخ به کنفرانسی برای جنگ تبدیل شده و بنزین برجنگ اوکراین می ریزد.این بدان معناست که خطری که جهان را به سبب جنگ اوکراین تهدید می کند،هنوز از بسیاری جهات وجود دارد.

آمریکا،اروپا ومتحدان بین‌المللی آمریکا می‌خواهندکه جنگ با شکست روسیه رقم بخورد.

اگر روسیه نتواند ازطریق تسلیحات متعارف و بدون استفاده محدود ازتسلیحات هسته ای درمیدان جنگ پیروز شود،این احتمال وجود دارد که به سمت استفاده ازسلاح های هسته ای برود. زیرا پوتین و ستاد کل ارتش روسیه و البته اکثریت مردم این کشور نمی توانند شکست نظامی را از طریق سلاح های متعارف وجنگ طولانی بدون توسل محدود به سلاح های هسته ای که در اختیار دارند رابپذیرند.

آنها دارای سلاح های هسته ای انبوه هستند که می تواند جنگ جهانی را به یک وضعیت نابودی عمومی تبدیل کند که در آن هیچ پیروزی وجود ندارد.

سوال اینجاست که اگر تقابل کنونی قرار است ادامه یابد،پس سران کشورهای غربی به رهبری دولت آمریکا وریاست جو بایدن چگونه فکر می کنند درحالی که آنها جنگ در اوکراین را به حداکثر میزان تشدید می کنند و یک جنگ هسته ای همه جانبه را تحمل نخواهند کرد؟

پاسخ به این سوال شرط بندی روی تسلیم پوتین و روسیه از طریق جنگ متعارف است.اما اگر این تسلیم اتفاق نیفتاد وجنگ درسال دوم به فاجعه ای برای آنها تبدیل یا بامداخله کوچک هسته ای از طرف روسیه مواجه شد چه باید کرد؟پاسخ این است که آنها باید ازطریق مداخله میانجی ها یا مذاکرات عقب نشینی کنند (عملاً شکست بخورند)

نشانه‌های جدیدی که با سخنرانی‌های کنفرانس امنیتی مونیخ همراه بود،همگی از سوی دولت آمریکا و نتانیاهو آمده بود و آن هم با تشدید رویارویی با ایران ومحور مقاومت که وضعیت منطقه ما را احتمالا به جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر وخطرناک‌تر از جنگ اوکراین می‌کشاند.

تهاجم نظامی به محله کفرسوسه در دمشق به منزله نقض قوانین حاکم بردرگیری و ورود به مرحله جدیدی است که قرار است درهای جنگ منطقه‌ای را بکوبد،وقتی نتانیاهو بعد از آن تجاوز اعلام کرد که اجازه نمی دهد ایران سلاح هسته ای داشته باشد و همچنین اجازه جولان ایران در سوریه را نخواهد داد،این بدان معناست که بمباران ۱۹ فوریه ۲۰۲۳ صهیونیست ها در سوریه وارد مرحله جدیدی از هدف قرار دادن مکان ها و افراد شد که شامل اعضای حزب الله نیز می شود.

نتانیاهو شروع به تغییر قواعد درگیری کرد که در گذشته حاکم بود،زیرا بمباران سرزمین سوریه توسط رژیم صهیونیستی در چارچوب محدودیت های توافق شده بین رژیم صهیونیستی و روسیه انجام می شد.این اقدام،دلیل واکنش وموضع گیری شدید روسیه را درمورد تجاوز به محله کفرسوسه دردمشق، قلعه ومحله مزرعه تفسیر می کند.

این تشدید تنشها پس از تشدید تنش آمریکا با افزایش تحریم‌ها علیه ایران وتغییر موضع آمریکا درلبنان صورت گرفت.سید حسن نصرالله درآخرین سخنرانی خود در ۲۵ بهمن به این تنش ها واکنش نشان داد.او گفت:این اقدام به معنای انتقال مداخله آمریکا در لبنان و علیه حزب الله به سطح جدیدی است که با قواعد قبلی رویارویی در لبنان متفاوت است.

البته این تحول در استراتژی آمریکا به سفر وزیر امور خارجه این کشور به فلسطین و دیدار وی با محمود عباس رئیس جمهورفلسطین مرتبط بود.اودراین دیدار از عباس خواسته بود مقامات رام الله به نمایندگی از اشغالگران صهیونیست،کنترل کرانه باختری،  اردوگاه جنین وشهرنابلس را دردست بگیرند.اینها علاوه بر شهرک سازی،هجوم به مسجد الاقصی و یهودی سازی بیت المقدس است.

آمریکا دراینجا از سیاست قبلی خود در کرانه باختری فراتر رفته و به سمت ایجاد درگیری داخلی فلسطین رفته است که کل وضعیت موجود فلسطین را تهدید می کند.

پروژه آمریکا در اینجا از نظر زمان،ماهیت و هدف مصادف است با تشدید تنش هایی که ایران و حزب الله را هدف قرار داده و منطقه را در مرزهای یک جنگ منطقه ای همه جانبه قرار می دهد.

پس از آن وارد مقابله با پهپادهایی می‌شویم که دراصفهان و آب‌های خلیج‌فارس انجام شد،جایی که رژیم صهیونیستی مکان‌هایی را در ایران هدف قرار داد.در همین حال یک پهپاد به کشتی نفتی کاپمو اسکوئر متعلق به یک تاجر یهودی درخلیج فارس حمله کرد.همه اینها در فضایی اتفاق افتاد که نشان می دهد منطقه به سمت یک جنگ منطقه ای پیش می رود.

اینجا این سوال درذهن ها خطور می کند:در شرایطی که جنگ اوکراین در این مرحله برای آمریکا اولویت دارد،این کشور چگونه ایران ومحور مقاومت را به سمت جنگ منطقه‌ای سوق می دهد؟

اولین جوابی که ممکن است به ذهن برسد، عقب نشینی و فشاری است که رژیم صهیونیستی با آن مواجه است. زیرا رویارویی درسرزمین فلسطین به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی نیست.این باعث می شود تا حرکت به سمت ایران ومحور مقاومت برای آمریکا یک تیر ودو نشان باشد،زیرا دراین صورت ضمن فرار ازجنگ فلسطین،یک جنگ منطقه ای اتفاق می افتد،بدین ترتیب هدف صهیونیست ها درفلسطین و هدف صهیونیست ها و آمریکا علیه ایران، سوریه و لبنان محقق می شود.

آمریکا حتی قبل از جنگ اوکراین،خشم عمیق خود را از ایران درمورد پهپادهای ایرانی که روسیه از این کشور خریداری کرده بود،ابراز کرد،زیرا این پهپادها بر روند جنگ تأثیر نسبی داشته است،بنابراین دولت بایدن از افزایش تحریم‌ها علیه ایران به دلیل این پهپادها خبر داد.

خلاصه کلام،صرف نظر از اینکه اولویت استراتژیک آمریکا معطوف به جنگ اوکراین است،واقعیت‌ها و شاخص‌های ذکر شده نشان می‌دهد که آمریکا در این مرحله سیاست‌هایی را اتخاذ می‌کند که راه را برای آغاز جنگ منطقه‌ای باز می‌کند.

نشانه های واقع بینانه ای که درحال آشکار شدن هستند می گوید:یک گرایش قوی در احتمال وقوع جنگ منطقه ای وجود دارد که آمادگی برای آن و پیروزی در آن به ویژه برای فلسطینی ها یک دغدغه اصلی است،این به معنای تعیین سرنوشت آرمان فلسطین و سرنوشت منطقه ما دردهه های آینده است.

اصل مطلب را اینجا مشاهده کنید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن