از آزمونهای دنیا چگونه موفق به درآییم؟!
دکتر عبدالمجید صمیم (قسمت دوم و پایانی)
آوای سنت : در قسمت گذشته گفتیم که هر انسانی در زندگی خود با فراز و فرودها، و آزمایشات و ابتلاءات مختلف و گوناگوی مواجه است. گفتیم این سنت و روش پروردگار است. و قرآن کریم در مناسبتهای مختلفی این موضوع را برای ما بیان فرموده است.
در آن قسمت خاطر نشان شد که: انسان یا با خیر و خوبی مواجه است، و یا با شر و بدی. در مورد خیر توضیح دادیم که انسان چه باید بکند. اما در باره شر و بدی، قرار بر این شد که در این قسمت خدمت خوانندگان معزز توضیحاتی ارائه بداریم. اکنون نوبت آن فرا رسیده تا موضوع تعامل با شر و بدی و مشکلات را به بحث بگیریم.
بروز بدی از سنن پروردگار در بسته شرّ است
این از سنتهای کَونِی پروردگار است که انسان در زندگی خود با فرودهایی مواجه باشد. لرزهها و پس لرزهها در زندگی امری معمول است. غمها، حزن و اندوه، مشکل، پیچیدهگی در امور و کارها، در زندگیهای انسانی وجود داشته و خواهد داشت. کسی از این وضعیت مستثنی نیست.
این حالت مورد پذیرش هیچ کس نمیباشد، و هیچ انسانی و حتی هیچ موجود زندهای نمیخواهد گرفتار بلا گردد، و در مشقت و مشکل افتد. اما اگر به حکم طبیعی بودن این روند، چنین مشکلاتی در زندگی واقع شد، یک انسان مؤمن و عاقل چه رویکردی را باید در پیش بگیرد، تا از این مصیبتها رهایی یابد؟
این سوال خیلی مهم است. فهم این سوال در واقع حل نصف مشکل و مشقتهایی است که انسانها در زندگیهای خود با آن مواجهند. انسان باید تصور درست و فهم کاملی از مشکلات و مشقتها داشته باشد تا بتواند با آنها به مواجهه برود. برای این کار لازم است قوانین مشکلات فهم عمیق شوند.
برخی از این قوانین عبارتند از:
– فراز و فرودهای زندگی و مشکلاتی که در زندگی رُخ میدهند، رها و مطلق نیستند، بلکه تابع قوانین و مقرراتی هستند که این قوانین و مقررات را خدای تعالی در مورد مشکلات وضع نموده است. و انسان باید آنها را به خوبی درک کند و در حافظه بسپارد تا بتواند آنها را درست مدیریت نماید.
– بروز مشکلات در زندگی انسانی امری است طبیعی.
– در کنار اینکه بسیاری از مشکلات به صورت عموم راهحل دارند، اما هر مشکل به تنهایی نیز از خود قوانین خاص خود را برای حل شدن و از بین رفتن دارد. مثلاً سرمایه خوردگی مشکلی است که تبعات و عوارض خاص خود را دارد، و در عین حال راههای خاصی برای ازاله آن در دسترس است.
– اکثریت قریب به اتفاق مشکلات موقتی اند، و با گذشت زمان رفع میگردند. تعداد اندکی از مشکلات گاهی ماندگار و مستمرند. بر این اساس برخی از مشکلات، ولو در راستای حل آنها اقدامی هم صورت نگیرد، خود به خود مرفوع میگردد.
– مشکلات موقت آغازی دارند و انجامی. این مشکلات قبل از اینکه وقت آنها فرا برسد آغاز نمیشوند، و چون آغاز شوند تا وقت آنها به پایان نرسد خاتمه نمییابند، ولو انسان تمام سعی و تلاش خود را در خصوص حل آنها به کار گیرد.
– با همه اینها امکان فرار از بسیاری از مشکلات زندگی وجود دارد، و انسان میتواند خود را از آنها دور داشته باشد. این مأمول وابسته به شناخت علل و عوامل مشکلات است، و اینکه انسان باید خود را از عوامل آن مشکل دور نگهدارد. به عنوان مثال میتوان خود را با اتخاذ روشهای وقایوی از بسیاری از بیماریها حفظ کرد و نگهداشت.
– هر مشکل در کنار اینکه آسیبهایی دارد، فوائدی هم دارد. هیچ مشکل بدون فایده نیست، این فواید یا مادی و محسوس اند، و یا معنوی و روحی و اخلاقی. و حد اقل تأثیر مثبت آن اینست که سبب علوّ درجات انسان در پیشگاه خالق متعال میشود.
با اینحال اگر مشکلات واقع شد انسان باید چه کند؟ و اسلام در زمینه تعامل با مشکلات زندگی چه دستوراتی داده است؟
اسلام برای مواجهه با مشکلات توصیه به صبر دارد. قرآن کریم میفرماید: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» [الأحقاف،۳۵] (صبر کن آنگونه که پیامبران صاحب عزم صبر کردند).
پیامبران الهی هر کدام در زندگی خود مشکلات فراوانی دیدند. از آدم(ع) تا خاتم (ص). شما در زندگی ایوب صابر (ع)، یوسف نبی (ع)، یعقوب پیامبر(ع) و حتی ابوالأنبیاء ابراهیم (ع) و دیگران دقت کنید، هر کدام از این بزرگواران در زندگی خود فرودهای فراوانی دیدند، اما به خوبی صبر کردند و چون صبر کردند، اولو العزم شدند، یعنی دارای عزم قوی و قاطع.
اما منظور از صبر چیست؟
منظور از صبر صبر جمیل است. باید گفت که صبر بر دو قسم است: صبر نا جمیل و صبر جمیل.
منظور از صبر ناجمیل، تسلیم شدن در برابر مشکلات و شدائد و سختیهاست. بعضی گمان میکنند منظور از صبر این است که انسان در مقابل مشکل تسلیم شود، و بگذارد مصیبت و مشکل هر بلایی را که میخواهد بر سر انسان وارد سازد. و انسان چون پَر کاهی باشد در برابر باد مشکل.
و اگر انسان در این خصوص کاری انجام دهد و سعی و تلاشی کند، این به معنی بیصبری و امری قبیح و خلاف شرع است. و موجب خشم خدای تبارک و تعالی است، حال آنکه چنین نیست. نام این را نباید صبر گفت بلکه تسلیم شدن در برابر مشکل گفت. متأسفانه برخی از مردم این تسلیم شدن را صبر میدانند، در حالی که وظیفه انسان در برابر مشکلات تسلیم شدن نه که مبارزه و صبر جمیل در آن مبارزه است.
صبر جمیل عبارت از این است که انسان به مبارزه با مشکلات برخیزد و با آنها بجنگد، و آنها را از سر راه خود بر دارد، نه اینکه تسلیم آنها شود. این چیزی است که از آیات و روایات و عملکرد پیامبران الهی و بزرگان دینی در مورد صبر به دست میآید، و حاوی دو نکته مهم است:
۱- صبر یعنی دادوبیداد نکردن، جزع و فزع نکردن و بی صبری ننمودن.
۲- صبر در مبارزه با مشکل. منظور از این صبر این است که انسان به هیچ مشکلی هر چه بزرگ باشد تسلیم نشود. معنی تسلیم نشدن این است که به دنبال جستجوی قوانین حل مشکل براید، و تلاش نماید با پیدا کردن این قوانین، مشکل را از بین ببرد. و اگر نمیتواند اصل مشکل را از بین ببرد، لا اقل تلاش کند ،عوارض آن را به نحوی مدیریت کند که کمترین آسیب و ضرر را بر او وارد نماید.
این همان صبر نیکویی است که قرآن کریم ما را توصیه به آن نموده است. چنین صبری در پیشگاه خداوند (ج) ارزش دارد نه تسلیم شدن در برابر مشکل. خداوند (ج) دوست دارد بندهاش به جنگ مشکلات برود. با آنها برزمد و بجنگد، و آنها را از بین ببرد، تا از این طریق تواناییها، استعدادها، و ظرفیتهای ویژهاش که خداوند (ج) در او به ودیعت گذاشته نمایان شود. آن کس که در برابر مشکلات تسلیم میشود، انسان بزدلی است که به سنن و روشها و قوانین پروردگار عالم باور ندارد.
اگر ما در سیره و شیوه انبیای الهی به خصوص نبی مکرم (ص) دقت کنیم متوجه میشویم که ایشان چنین صبری داشتند. یعنی به مشکلات تسلیم نمیشدند، بلکه به جنگ مشکلات میرفتند. چون میدانستند که این جنگ مایه بروز خوب و بد در زندگی انسانی است، و با آن خبیث از طیب متمایز میشود.
حاصل سخن اینکه:
برای حل مشکلات، بر اساس آموزههای دینی باید از دو نوع عوامل استفاده کرد:
عوامل مادی: که منظور از آن شناخت علل، عوامل و قوانین حل مشکل و استفاده از آن ها در بر طرف کردن اصل مشکل و یا کاهش آسیبها و مدیریت ضررهای آن است.
عوامل معنوی: منظور از عوامل معنوی برخی برندهای ایمانیی است که میتوانند انسان را در مواجهه با شدائد و مشکلات یاری رسانند. برندهایی مانند:
– نماز. ادای نماز نقش مهمی در این خصوص دارد. بر اساس روایات صحیح هرگاه به رسول الله (ص) مشکلی میرسید و غم و اندوهی هجوم میآورد به نماز روی میآوردند و از این طریق شکیبایی پیشه میکردند.
– دعا که نقش کلیدی دارد، حقتعالی میفرماید: «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» [غافر،۶۰] (و گفت پروردگار تو من را بخوانید تا شما را اجابت کنم).
– صبر توأم با ذکر و گفتن حمد خدای تبارک و تعالی. الله متعال فرمود: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ» [غافر،۵۵] (شکیبایی کن که وعده خدا حق است و برای گناه خود استغفار نما و به حمد پروردگار خود در شامگاهان و بامدادان تسبیح بگو).
– استغفار که نقش بزرگی در محو ذنوب و گناهانی دارد که عامل بسیاری از مشکلات و بدبختیهای ما است. در آیه فوق به این استغفار نیز توصیه شده است. مولانای بلخی رومی در شعر ذیل این نکته را بیان داشته است:
چون که غم بینی تو استغفار کن غم به حکم خالق آمد کار کن
چون بخواهد عین غم شادی شود عین بند پای، آزادی شود