جهان اسلامعمومیمقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

استراتژی محاصره متقابل بین ایران و اسرائیل

تحلیلی بر تقابل منطقه ای ایران و اسرائیل

آوای سنت : استراتژی محاصره، استراتژی اصلی اسرائیل و ایران در رویارویی با یکدیگر است.

به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت خروج تدریجی آمریکا از منطقه از جمله افغانستان با افزایش موقعیت ژئواستراتژیک چین و روسیه جبران می شود.دو پدیده نیز قابل تأمل است: توافقنامه اخیرمشارکت استراتژیک بین چین و ایران  و همچنین پیوستن ایران به سازمان شانگهای.

اسرائیل در آذربایجان دستاوردهای راهبردی دارد و تلاش می کند روابط خود را با کردهای عراق و ایران عمیق تر کند و اخیراً شروع به تقویت حضور خود در امارات و بحرین کرده است.

تغییر موقعیت ژئواستراتژیک خاورمیانه مزیتی برای ایران و به ضرر اسرائیل است.ایران پایگاه هایی در اطراف اسرائیل در لبنان ، غزه و یمن برای کنترل مسیرهای تدارکاتی و تنگه های استراتژیک دارد و همین پایگاه ها را در سوریه،بیخ گوش اسرائیل و عراق به عنوان عمق راهبردی برای حضور خود در سوریه و لبنان ایجاد کرده است.

در قرن سوم پیش از میلاد ، استراتژیست هندی کوتیلیا در کتاب معروف خود “Arthashastra” در مورد رابطه بین اتحادها و همکاری استراتژیک از یک سو و جغرافیا از سوی دیگر نوشت. او به مفهوم محاصره دشمن بر اساس کشورهای “همسایه جغرافیایی” آن دشمن اشاره کرد.

به نظر می رسد که استراتژی محاصره،استراتژی اصلی اسرائیل و ایران در رویارویی با یکدیگر است ، زیرا ایران توانست در شمال لبنان ، در جنوب غزه و در اطراف اسرائیل پایگاه هایی برای خود ایجادکند. این کشور از طریق دریای سرخ در یمن بر مسیرهای تأمین و تنگه های استراتژیک تأثیر می گذارد  و در سوریه،بیخ گوش  اسرائیل حضور دارد و از عراق به عنوان عمق استراتژیک حضور خود در سوریه و لبنان بهره می برد

اسرائیل نیز درحال انجام اقدامات مشابه است ، زیرا در مرزهای شمالی ایران در آذربایجان حضور دارد و تأثیرگذار است .تا آنجا که آذربایجان را پس از هند ، به عنوان دومین مشتری در لیست کشورهایی که اسلحه اسرائیلی خریداری می کنند ، قرار داد.

اسرائیل در تلاش است روابط خود را با کردهای عراق و ایران در غرب این کشور تقویت کند ، و اخیراً شروع به تقویت حضور خود در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ، به ویژه در امارات متحده عربی و بحرین ، و حضور مخفیانه در عمان و عربستان سعودی کرد.

ناگفته نماند که نفوذ آن از طریق نفوذ برخی از سازمان های اپوزیسیون در سوریه و لبنان و از طریق آنچه که ادبیات سیاسی اسرائیل آن را “اتحاد حومه” می نامد، توسط اقلیت های قومی ، فرقه ای و مذهبی نمایندگی می شود.

شایان ذکراست کاهش موقعیت ژئواستراتژیک منطقه در استراتژی ایالات متحده به بهای مناطق دیگری که در سند اخیر بایدن مشخص شده و با خروج تدریجی آمریکا از منطقه و همسایگی آن به ویژه از افغانستان به وضوح بیان شده است ، به وسیله چین و روسیه جبران می شود.

اینجا دو پدیده قابل تأمل است توافقنامه اخیر مشارکت استراتژیک بین چین و ایران و پیوستن ایران به سازمان شانگهای.این بدان معناست که این تغییر موقعیت ژئواستراتژیک خاورمیانه در این جنبه خاص به نفع ایران و به ضرر اسرائیل است. زیرا اسرائیل دیگر نمی تواند از حضور مستقیم آمریکا درمنطقه به سود خود بهره ببرد.

به نظر می رسد ترکیه به اهمیت این تحول پی برده است ومی خواهد از این تحول به نفع خود استفاده کند. اخیراً  اردوغان خواستار خروج آمریکا از سوریه شده است (علاوه بر این که حضور آمریکا در عراق تا پایان امسال بسیار کاهش می یابد) و بر توافق خرید سیستم موشکی  اس ۴۰۰  از روسیه پافشاری می کند.

با افزایش حساسیت ها در میان طرف های ناتو که ترکیه یکی از ستون های آن است ، منافع راهبردی ترکیه به قدرت هایی نزدیک می شود که اهمیت منطقه به نفع آن در حال افزایش است و این به نفع ایران نیز است.

به نظر من، مسابقه “غیر صفر” بین ترکیه و ایران به روشی پیش می رود که علیرغم وجود اندک روابط بین ترکیه و اسرائیل ، هردوی آنها به نسبت معقول راضی هستند، روابط چین و ترکیه نیز از مساله اویغورها فراتر خواهد رفت.

این بدان معناست که نقش قدرتهای مرکزی منطقه ای در شکل دادن به منطقه افزایش می یابد و این قدرتها از نیاز استراتژیک قدرتهای نوظهور اصلی در منطقه استفاده خواهند کرد. آنها قدرتهایی هستند که از نظر تاریخی ، حال و آینده در بینش استراتژیک خود نسبت به منطقه به ایران بیشتر از اسرائیل (بدون اغراق در این زمینه) نزدیک هستند.

سیستم استراتژیک منطقه در بیست سال گذشته به دلیل بهار عربی بی ثمر ، جنگهای داخلی ، تجزیه سیستمهای منطقه ای ، عادی سازی اعراب و اسرائیل ، استبداد سیاسی با ویژگیهای جدید و به سبب  تغییر موقعیت ژئواستراتژیک قدرتهای بزرگ  فروپاشید.

این امر موجب توسعه سناریوهای مختلف برای منطقه می شود و از آنجا که کشورهای بزرگ بعدی (روسیه و چین) و به همراه آن (ترکیه ، ایران ، اسرائیل) سیستم ژئواستراتژیک خود را از طریق محاصره متقابل متبلور کردند ، منطقه عربی در آستانه تحولات اجباری است.

اصل مطلب را اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن