مقالات و یادداشت ها

باران؛ رحمت الهی و نوازشگر هستی

عبدالمجید صمیم پژوهشگر دینی

آوای سنت : کم کم به فصل باران نزدیک می‌شویم. صدای غرش‌ ابرها و زوزه بادهای زمستانی از آن دور دست‌ها به گوش می‌رسد. هستی سر سبز و خرّم می‌کوچد و جای خود را به زمستان سرد می‌دهد.

در این فصل، بسیار خواهیم دید که آسمان می‌بارد. گاهی نم نم و زمانی شرشر. اما چرا؟

به باران می‌توان از دو زاویه نگریست:

– پدیده‌ای که هستی ما حول ما را تَر می‌کند، و از این جهت دست‌و‌پاگیر است. این می‌تواند برای عده‌ای ناراحتی‌آور و دلگیر کننده باشد.

– پدیده‌ای ‌که منجر به شادابی و طراوت هستی و رونق کِشت و زراعت می‌شود. این موجب شادمانی و به تعبیر قرآن کریم بُشری و مژده آور است.

اگر خواسته باشیم به صورت مجموعی به ارزیابی نقش باران در زندگی موجودات زنده اعم از: انسان و حیوان و گیاه و حتی جماداتی چون خاک بنگریم، قطعاً پَی خواهیم بُرد که این باران، برای همه موارد یاد شده و بلکه برای تمام کره زمین نوازشگر و رحمت پروردگار است.

از طریق باران آب بر زمین می‌بارد. آب مایه حیات است. زندگی همه زندگان وابسته به این عنصر مهم می‌باشد. آب را می‌توان اکسیر حیات و زندگی دانست، طوری که اگر آب نباشد زندگی نیست. حق‌تعالی می‌فرماید: «أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ» [الأنبیاء،۳۰] (آیا آنانی‌که کافر شدند نمی‌بینند که آسمان‌ها و زمین هردو به هم پیوسته بودند و ما آن‌دو را از هم جدا کردیم، و هر چیزی را از آب زنده کردیم، آیا ایمان نمی‌آورند؟!).

پس آن‌چه از آسمان می‌بارد، آب است، آبی که منبع حیات و اکسیر زندگانی است و از آن همه چیز بدون استثنا، حتی جمادات زنده است.

شما تصور کنید اگر آب نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟ و انسان با چه چالشهایی مواجه می‌گردد؟ زمین‌های خشک، دشت‌های برهوت، طوفان خاک و شن، مَرغزارهای زرد و رنگ‌باخته، لب‌های خشک، حیوانات تشنه و از حال رفته، حشرات از دل زمین بیرون خزیده، و… .

اما اگر باران ببارد، طراوات و شادابی، سبزه‌زارهای تَر و تازه، حیوانات شاد و شنگول، حتی خاک نیز سیراب می‌شود. بلی خاک. همین خاک نیز به آب نیاز دارد. شما در زمینی دقت کنید که مدتی باران در آن نباریده بعد به سوی زمینی بنگرید که بر آن باران باریده، تفاوت آن‌دو را به خوبی مشاهده می‌کنید. خواهید دید زمینی که بر آن باریده زنده و شاداب است، اما زمینی که از نعمت باران محروم بوده، تشنه‌لب و خشک؛ تو گویی مرده ریگ و مرده خاکی است که حیات خود را از دست داده است. حق‌تعالی در مورد زنده شدن زمین با آب می‌فرماید: «وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَهً لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ» [النحل،۶۵] (و خدا از آسمان آبی نازل کرده، پس با آن زمین را بعد از آن‌که مرده زنده ساخته است. همانا در این نشانه‌ای است برای قومی که می‌شنوند).

قرآن کریم از باران ستایش بسیار کرده و آن‌را رحمت پروردگار معرفی کرده است: «وَهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً» [الفرقان، ۴۸] (و اوست آن‌که باد را مژده پیشاپیش رحمت خویش فرستاد و از آسمان آبی پاکیزه نازل کرد). همه مفسران اتفاق نظر دارند که منظور از “رحمته” در این آیه و آیه ۶۳ سوره نمل با عین عبارت، مشخصاً باران است. حق‌تعالی این رحمت را به خود نسبت داده که بازهم جایگاه باران را به رُخ می‌کشد.

در آیه: «وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ» [الشورى، ۲۸] (و اوست که باران را پس از آن‌که مردم نا امید شدند فرود می‌آورد و رحمت خویش را می‌گستراند و هموست سرپرست ستوده) حق‌تعالی از باران با “غیث” تعبیر نموده که به معنی: نافع، وسیع، سیراب‌کننده و درخشش‌آور است. یعنی: بارانی که زمین‌ بسیاری را در بر می‌گیرد، و آن‌قدر می‌بارد که زمین و آن‌چه بر آن است را‌ سیراب می‌کند.

به خلاف “مطر” که هم باران نافع را شامل می‌شود و هم باران مضر را. در قرآن کریم کلمه مطر در بعضی موارد در مورد عذاب به کار رفته است، در آیات: ۸۴ سوره اعراف، ۱۷۳ شعراء و ۵۸ سوره نمل.

در این آیه، از نا امیدی مردم و نقش باران در ازاله آن یادآوری شده، و این‌که با باران چون خودش رحمت است، رحمت باریتعالی به گونه وسیع منتشر می‌شود.

وقتی خشک‌سالی.می‌شود و مردم با کمبود آب مواجه می‌گردند، همه نگران می‌شوند و می‌ترسند از عاقبت نا محمود خشکسالی که قحطی و کمبود مواد غذایی و گرانی را در پی دارد. اما زمانی‌که در چنین نا امیدیِ یک‌باره آسمان می‌بارد، دل‌ها و دیده‌ها روشن می‌گردند، و امید بر قلب آدمیِ تشنه و گرسنه و نگران می‌بارد و او را به زندگی امیدوار می‌سازد.

اینجاست که قدر باران و جایگاه آن به عنوان رحمت باریتعالی دانسته می‌شود. ووو این رحمت کوچکی نیست: سیراب شدن، شاداب شدن، زنده شدن، وفور نعمت، وفور مواد غذایی، افزونی آب‌، شکفته شدن گل‌ها، شگوفه‌ها، دانه‌ها و بذرها؛ همه این‌ها سبب امید می‌شود، و قنوط و نا امیدی را از انسان دور می‌کند، زیرا علاوه بر موارد یاد شده بذرهای دل‌ها و غنچه‌های امید سینه‌ها نیز باز می‌گردند. این‌ها همه برکت است. برکتی که از اثر آبی با برکت به میان می‌آید. در این آیه دقت کنید: «وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکاً فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِیدِ» [ق،۹] (و از آسمان آبی پر برکت فرود آوردیم پس بدان باغ‌ها و دانه‌های دروکردنی رویانیدیم).

اما آبی که از آسمان می‌بارد در کنار این‌که غالباً رحمت و غیث است، گاهی می‌شود عذاب و مطر باشد. به این دلیل از آداب مواجه شدن با باران دعا کردن است. دعایی که انسان از پروردگار خویش می‌خواهد تا آن‌را باران رحمت بگرداند نه عذاب. چنان‌که رسول گرامی اسلام (ص) چنین می‌کردند، و هنگام نزول باران دستان خویش را به سوی آسمان بلند می‌نمودند و می‌فرمودند: «اللَّهُمَّ سُقْیَا رَحْمَهٍ وَلَا سُقْیَا عَذَابٍ وَلَا بَلَاءٍ وَلَا هَدْمٍ وَلَا غَرَقٍ، اللَّهُمَّ عَلَى الظِّرَابِ وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ، اللَّهُمَّ حَوَالَیْنَا وَلَا عَلَیْنَا» (با الها! آن را آب رحمت بگردان نه آب عذاب و بلا و تخریب و غرق. بار الها! آن‌را بر تپه‌ها و محل رویش درختان بباران. بار الها! بر اطراف ما بباران نه بر ما)

اگر باران نبارد، یعنی این‌که خشکسالی شده و باید مردم بر اساس آموزه‌های اسلام نماز استسقاء یا طلب باران را ادا کنند و در آن زنان و مردان و اطفال و کودکان و مواشی خود را با انسان‌های ضعیف و ناتوان و کهن‌سال را به دشت و صحرا ببرند و به امامت امام مسلمین یا بدون امامت امام، دو رکعت نماز باران بخوانند و استغفار کنند و گریه و زاری، آن‌گاه به حکم خدا (ج) دروازه‌های آسمان گشوده خواهد شد و مردم سیراب خواهند گردید.

عبدالمجید صمیم پژوهشگر دینی

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن