آوای سنت : علی رغم گام هایی که بیداری اسلامی در راه تحقق اصالت وپیشرفت وترقی در ارزشهای اساسی اسلام برداشته است اما همچنان دشمنان با جنگهای فکری وفرهنگی تلاش بی وقفه خود را برای نابودی وسست کردن امت اسلامی ادامه می دهند و هر روز یک ایده و روش نوین و نسخه پوشالی برای تضعیف امت اسلام وتخریب ستونهای آن ارائه می دهد که به سه نمونه از بارزترین ایده های آنها برای ضربه زدن به امت اسلامی اشاره می کنیم :
۱- مهار جمعیت مسلمانان که در این راستا از شعارهای براق وعامه پسندی همچون تنظیم خانواده وفاصله زمانی بیشتر برای تربیت بهتر ویا فرزند کمتر زندگی بهتر ارائه داده اند و برای رسیدن به اهداف خود از وسایلی استفاده کرده اند که متاسفانه تاثیر زیادی در رسیدن به آن داشته است وتا آنجایی که توانسته اند از طریق فریب افکار عمومی و جاهایی که نتوانسته اند از طریق تحت فشار قرار دادن مردم ومحدود کردن حقوق طبیعی آنها به اهداف خود نزدیک شده اند .
شکی وجود ندارد که کنترل و مهار جمعیت ونظارت دائم بر توزیع آن منجر به کنترل ومهار قدرت وتوزیع وتقسیم آن به نحو دلخواه متولیان این ایده می باشد و آینده ونتیجه آن آنقدر واضح و عیان است که حاجتی به توضیح وبیان ندارد .
پس امت اسلامی باید با این قضیه با نهایت قدرت ودرایت مبارزه کند ضمن اینکه نباید به این قضیه رنگ سیاسی بخشید چون ممکن است نتیجه معکوس بدهد وبرنامه با شکست مواجه شود .
۲- جنگ فرهنگ و ایدئولوژی که متولیان آن بعضی مراکز علمی وانجمن ها وتشکلهای فرهنگی ویا افرادی تحت لوای متفکر ، روشنفکر وفرهنگی ویا هر عنوان خیره کننده دیگری می باشند که هدفهای خویش را در پرتو بحثهای علمی ، الحادی ، مترقی وپیشرفته به فکر ، عقیده واندیشه رنگ باخته تعدادی از مسلمانان تزریق می کنند به خیال اینکه هویت اسلامی را لغو کنند وسیطره خود را بر جهان اسلام متمرکز کنند ونکته حائز اهمیت برای ما اینست که مقاومت در برابر این برنامه ها نیاز به اسلوب جدید ندارد چون این امر مربوط به هویت اسلام وآینده آن است لذا ما باید در این راستا اسالیب و روشها وبرنامه های موجود را در وسیع ترین حد خود متنوع وتقویت کنیم تا در مقابل آنها پیروز باشیم .
در اینجا نکته قابل ذکر اینست که فریادهای بسیاری از میان مردم به گوش می رسد که از برنامه های دشمنان اسلام شکایت می کنند وخیلی ها حرکت نمی کنند ویا از حرکت باز می ایستند به این دلیل که همه برنامه ها ونقشه ها بر علیه اسلام است ! صهیونیست ، کمونیست ، صلیبی ها ، وثنیین و استعمار به شکلهای مختلف برای ضربه زدن به اسلام برنامه ریزی می کنند تا اینکه حرکت نکنیم ویا حر کتمان با تاخیر باشد واگر حرکت کردیم در مسیر هدف حرکت نکنیم واگر در مسیر هدف حرکت کردیم آنرا به انحاء مختلف وبا موانع گوناگون مسدود می کنند تا حرکتمان به تعویق بیافتد ویا قبل از رسیدن به هدف نیرو وتوان خود را از دست بدهیم ! ولی تا کی باید این حالت استمرار داشته باشد وتا کی باید ما امتی باشیم که دشمن بر علیه آن برنامه ریزی می کند وپیروز می شود ! آیا ما امکاناتی نداریم که چه بسا خیلی از آنها دشمنان ما ندارند و آیا ما عقیده ای نداریم که ما را به هدایت متصل می کند و آیا ما تاریخی نداریم که به ما اعتماد به نفس وتوان می بخشد وآیا ما پیشینه وفرهنگ روشنی نداریم که به ما حس سروری وقیادت را تلقین می کند ! به خدا قسم که داریم!
اما آنچه که ما کم داریم نگرش وپشتکار جدی ، موقفی صادق و روشن و مرکزیت بخشیدن به استعدادها و تواناییهایمان است تا با متانت نگاه کنیم وبا آرامش فکر کنیم وبا حکمت موازنه کنیم ودر عین حال از تجارب تاریخ استفاده کنیم واز حوادث ونمونه های واقع عبرت بگیریم ، نه به قدیم متعصب باشیم ونه به جدید مفتون شویم که در این صورت سیادت از آن ما خواهد بود .
۳- کنترل برنامه های تعلیمی که با حذف و تحریف تاریخ اسلامی قصد دارند هویت اسلامی را از ذهن نسل آینده پاک کنند تا جایی که در تواریخ مدارس اسلامی صفحات مربوط به احداث وشخصیات اسلامی به ۴۰ صفحه هم نمی رسد وبه سادگی از کنار تاریخ وسیرت پیامبرگرامی اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه وسلم ) وخلفای راشدین (رضی الله عنهم) وقهرمانان اسلام ،آن کسانی که جریان تاریخ را تغییر داده اند واسوه وقدوه مردم بوده اند گذشته اند .
کاملاً واضح ومبرهن است که محور این دسیسه ها بر لغو هر گونه اطلاعات از عناصر قوی وتاثیر گذار تاریخ اسلامی است .
تا جایی که برای تواریخ فاقد ارزش واعتبار صفحات زیادی در نظر گرفته شده است ولی برای زندگی پیامبر (صلی الله علیه وسلم) وعصر نبوی ده صفحه هم منظور نشده است وبرای تاریخ ناپلئون ، هیتلر و اسکندر مقدونی صفحات زیادی اختصاص داده اند ولی یک سطر هم از خالد بن ولید فرمانده بزرگ اسلام نوشته نشده است ومسایلی از این قبیل که اگر قرار بر شمارش ومقایسه باشد کتابها باید نوشت !
بی گمان عرضه مسایلی که حقایق را معکوس جلوه داده احساس کوچکی و خواری را در دانش آموز مسلمان بوجود می آورد و او را به تسلیم در برابر دنیای غرب وادار می کند وفقط میل به پیشرفت را در وی به وجود می آورد ونه احساس نیاز به آن !
ولی وقتی که حقیقت مشخص شود ودانش آموز ما بفهمد که سبب وباعث پیشــرفت امروزی عالم غربی، جهان اسلام است بخصوص آن زمانی که غرب را از ظلمت وتاریکی قرون وسطی به سوی نور معرفت قرون طلایی مسلمین سوق داد، این قضیه مهم را درک می کند که سبب عقب ماندگی مسلمانان انصراف دادن وپشت پا زدن به عوامل قوت وراهنمایی است که اسلام در اختیار ایشان قرار داده است.
