آوای سنت : همه ما نیازمندیم، محتاجیم، حتی سرمایهدارترین ما. اگر انسانی در عرصهیی دستش باز است، اما در عرصهیی دیگر حتماً محدود و بسته است. این امر در دنیای ما کاملاً طبیعی و عادی است.
احتیاجی نقص و کمبود نیست، احتیاجی اعتلاست است. چه نیکو گفته است بیدل صاحب بدل:
آنطرف احتیاج انجمن کبریاست چون ز طلب در گذشت بنده خدا میشود
چند خورد آرزو عشوه برخاستن غیرت امداد غیر نیز عصا میشود
احتیاج سکوی پرتاب به سوی اعتلاست. انسان از مسیر احتیاج میتواند به مدارج عالی برسد. اگر کسی حاجتی نداشته باشد به دنبال چیزی نمیرود و چون نرود در تکاپو نمیافتد و چون در تکاپو نیفتد چون آب راکد است که بالآخره به بوی میآید.
لیکن حاجت خود را چگونه بر آورده سازیم؟!
پاسخ این سوال در آموزههای دینی و منابع اسلامی کاملاً روشن است. انسان صاحب حاجت برای رفع حاجت خود باید از دو مسیر وارد اقدام شود و همزمان این دو مسیر را طی کند تا بتواند حاجت خود را بر آورده سازد:
مسیر اول- مسیر حسی و مادی
در این مسیر انسان باید به دنبال قوانین طبیعی و کَونی پروردگار برود تا حل مشکل و رفع نیاز خود را به انجام برساند. هر چیزی در دنیا تابع قوانین فیزیکی خاصی است. به عنوان مثال کسی بیمار است و این حاجت اوست که شفایاب شود و از شر بیماری رها گردد، او باید بداند که بیماری تابع قوانین طبیعی است، کسی که بیماری را به وجود آورده قانون کرده است که شفایش را هم ایجاد کند.
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
“إنَّ الله عزّ وجلّ أنْزَلَ الدَّاءَ والدَّواء، وجَعَلَ لِکُل داءٍ دَوَاءً، فَتَداووا” (سنن ابی داود، ج ۶ ص ۲۳)
(خداوند عزوجل بیماری و درمانش را نازل نموده و برای هر مرضی دارویی گردانیده پس تداوی کنید).
پس کسی که بیمار است در قدم نخست باید به دنبال قوانین مربوط به درمان بگردد تا آنها را بیابد و به کار گیرد، آنگاه حتماً خوب میشود.
یا انسانی که نیازمند سفر است و باید مشکل خود را از طریق سفر مرفوع سازد، چنین انسانی باید آن قانون طبیعی را مد نظر بگیرد و اقدام به سفر کند تا مشکلش حل گردد. طبیعی است در جریان سفر به توشه و امکانات لازم نیاز دارد که باید آنها را هم مد نظر بگیرد ورنه سفر او مزید بر علت خواهد شد و بر حجم مشکلش خواهد افزود.
مسیر دوم- مسیر معنوی
خدای تبارک و تعالی این دنیا را به گونهای طراحی و دیزاین کرده است که در هر جزء آن علاوه بر وجود ابعاد حسی، ابعاد معنوی نیز وجود دارد. هر کسی که میخواهد و قصد دارد حاجتی از او روا داشته شود و یا کاری را در هستی به سرانجام برساند که نتیجهاش والا و با ارزش و مفید باشد باید هر دو بُعد یاد شده را مد نظر بگیرد ورنه نمیتواند نفع کامل را از کارکرد خود به دست آورد. او یا نفع نمیبرد و یا نفعی که میبرد کامل نخواهد بود.
مسیر معنوی از طریق ارتباطات معنوی حاصل میشود. این ارتباطات باید با خالق و واضع قوانین فزیک و متافزیک باید باشد. از این طریق میتوان به جنبه معنوی حل مشکل دست یافت.
در ارتباطات معنوی دعا نقش اساسی دارد. خداوند جل جلاله دوست دارد بندهاش همیشه به خصوص در هنگام مشکل تنها به او رجوع کند و از درگاه او که قادر مطلق است حل مشکل خود را با دست نیاز بطلبد. دعا دست نیاز است. دعا کننده نیازمند است. دعا کننده محتاج است. او باید با دست دعا از خالق خود حل مشکل خود را بخواهد. و یقین داشته باشد که حقتعالی دعایش را قبول میکند و میپذیرد، چون خودش وعده نموده است.
پروردگار عالم میفرماید:
{وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ }غافر۶۰
(و پروردگار شما گفت: من را بخوانید تا شما را اجابت کنیم، آنانیکه از عبادت من سرباز میزنند به زودی وارد جهنم خواهند شد خوار و ذلیل).
پس خدا قول داده که دعای ما را هرگاه به سوی او دعا کنیم قبول کند و اجابت نماید و هر مشکلی داشته باشیم حل نماید، زیرا در پیشگاه حق هیچکاری مشکل نیست. او همه چیز را اعم از خیر و شر به وجود آورده و میتواند جای هر کدام آنها را هر لحظه که بخواهد با لفظ “کن” تغییر دهد.
بهترین وقت دعا نیمههای شب است، آنگاه که حقتعالی به آسمان دنیا نزول بلاکیف میفرماید و میگوید آیا صاحب حاجتی هست تا حاجتش را بر آورده سازم؟!، آیا مستغفری هست تا گناهش را ببخشم؟! انسان باید وضو بگیرد در آن نیمههای شب و دو رکعت نماز بگذارد و سپس دستان خود را به سوی آسمان بلند کند و حاجت خود را بخواهد آن گاه آثار این دعا را خودش در زندگی خود ملاحظه خواهد کرد.
در حل مشکل نمیشود تنها به اسباب فزیکی و مادی و محسوس اکتفا کرد، چنانکه نمیشود تنها به اسباب معنوی اکتفا نمود. قانون پروردگار چنین است که انسان هر دوی این اسباب را اتخاذ کند تا بتواند به سرانجام مقصود برسد. برخی از مردم متأسفانه که تنها به دعا و نیایش در حل مشکل اکتفا میکنند و گروهی هم تنها به دنبال اسباب و وسایل میروند، چنین کسانی نمیتوانند مشکل خود را از همه وجوه آن بر طرف کنند. حتی آنانیکه ادعا میکنند مشکل شان با مادیات محض حل شده باید بدانند که حل آن مشکل روح ندارد و جسم تنهاست و این نقیصه بزرگی به شمار میرود.