مقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

دلایل تغییر موضع اعراب در قبال جنگ اوکراین

آوای سنت :در دوم مارس،اسرائیل،عربستان سعودی و امارات متحده عربی در رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد به اکثر کشورهای جهان پیوستند و به نفع قطعنامه ای متفق القول درمحکومیت شدید تهاجم روسیه به اوکراین رای دادند.

به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت ،در ابتدا، اسرائیل، عربستان سعودی و امارات، سه شریک مهم و نزدیک واشنگتن در منطقه، تلاش کردند تا حد امکان از اقدام روسیه انتقاد نکنند.اما فشار ایالات متحده که برای رای دادن آنها در مجمع عمومی بسیار مهم بود و داستان پیچیده و مهمی را در مورد نقش درحال تحول ایالات متحده در خاورمیانه بیان می کند.

در روزهای آغازین جنگ، سه شریک ایالات متحده سعی کردند از روسیه انتقاد نکنند. عربستان تقریباً چیزی نگفت.،اسرائیل بدون انتقاد از هیچ طرفی،در مورد رویدادهای اوکراین اظهار نگرانی کرد.

امارات متحده عربی با اقدامات دیپلماتیک و ژست‌های دوستانه در قبال روسیه موضع گیری کرد و در عین حال خواستار راه‌حل سیاسی برای بحران شد. به این معنی که روسیه نارضایتی‌های مشروعی دارد و اوکراین باید امتیازاتی بدهد.

واضح است که واشنگتن از هیچ یک از این واکنش ها راضی نبود. اما چرا آنها به سختی می‌توانستند در کنار آمریکا و در یک جبهه متحد با متحدان غربی آن قرار بگیرند؟انگیزه مشترک هرسه،در دو کلمه خلاصه می شود:«تنوع استراتژیک»

عدم پاسخ نظامی دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به حملات آرامکو در سپتامبر ۲۰۱۹ لحظه ای کلیدی بود که موجب افزایش تردیدها در مورد قابل اطمینان بودن واشنگتن به عنوان ضامن اصلی امنیت برخی از کشورهای عربی و اسرائیل شد.

دکترین کارتر در سال ۱۹۸۰ که بیان می‌کند «هر گونه تلاش هر نیروی خارجی برای به دست گرفتن کنترل منطقه خلیج فارس باید با هر وسیله ضروری از جمله نیروی نظامی مقابله شود» به عنوان سپر ایمنی برای کشورهای خلیج‌فارس عمل کرد.

مطمئناً این اصل هنوز هم صدق می کند، اگر ارتش خارجی به سمت پایتخت ها یا میدان های نفتی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس پیشروی کند، ایالات متحده قطعاً وارد عمل خواهد شد.

اما در عصر حملات موشکی، شبه نظامیان غیردولتی، توطئه های تروریستی، جنگ الکترونیک و طیف گسترده ای از فناوری ها و ابزارهای مخرب، این سناریو بعید است.در اینجا معنای عملی این دکترین با وجود حضور گسترده نظامی آمریکا در منطقه نامشخص می شود.در حال حاضر،دکترین کارتر را می توان صرفاً یک تکه کاغذ در نظر گرفت.

کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات به دلایل مشابه و همچنین اسرائیل دیگر تمایلی به تکیه بر آمریکا به عنوان ضامن نهایی امنیت در منطقه ندارند.

این تصور در دوره دوم اوباما و ریاست جمهوری ترامپ تقویت شد.اماراتی‌ها در ابراز نگرانی‌ها با صدای بلندتری عمل کرده‌اند. بسیاری از تحلیلگران اماراتی می گویند،میراث نظم بین المللی به رهبری ایالات متحده در دوران پس از جنگ جهانی دوم و پس از جنگ سرد به طورمداوم در حال زوال است.

در حالی که ایالات متحده به عنوان یک شریک استراتژیک ضروری باقی مانده است، این کشورهای کوچک و ضعیف چاره ای جز تنوع بخشیدن به گزینه های دیپلماتیک و ابزار استراتژیک خود ندارند.زیرا ظهور یک جهان چند قطبی با مشارکت روسیه و چین اجتناب ناپذیر می شود. بنابراین،آنها در حال تقویت تعامل خود با روسیه و چین هستند و در عین حال،تلاش می کنند هر گونه آسیب به روابط با واشنگتن را به حداقل برسانند.

سالهاست مقامات سعودی و اماراتی می گویند یکی از بزرگترین نگرانی‌هایشان دورنمای جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین است که در آن مجبور به جانبداری خواهند شد. بحران اوکراین به طور غیرمنتظره آنها را با معضل مشابهی بین واشنگتن و مسکو مواجه کرد.

اما روسیه چه چیزی برای ارائه به این کشورها دارد؟

از قضا، یکی از مهمترین نقش های مسکو این است که این کشور ایالات متحده نیست و منبع جایگزینی از تسلیحات، اطلاعات و پشتیبانی دیپلماتیک، در کنار سایر وظایف، فراهم می کند.

علاوه بر این، در یک دهه گذشته، روسیه موفق شده است که در بین قدرت های رقیب خاورمیانه به قابل اعتمادترین همکار جهانی تبدیل شود.

در سوریه نیز روسیه، ایران و ترکیه توافق آستانه را رهبری کردند که واقعیت پس از جنگ را در بخش‌های استراتژیک کشور بدون دخالت آمریکا شکل داد.اسرائیل برای کمک به مهار تهدیدات امنیتی در سوریه به هماهنگی نظامی روزانه با روسیه متکی است. در صورتی که مذاکرات وین به احیای توافق هسته ای منجر شود، روسیه نیز گزینه مورد انتظار برای عمل به عنوان مخزن مواد هسته ای ممنوعه ایران است.

عربستان سعودی و تا حدی امارات به توافق تولید نفت اوپک با روسیه به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی توسعه ملی و تحول اقتصادی پایبند هستند. از این رو، عربستان سعودی به دلیل تحریم های اعمال شده علیه روسیه، برای پاسخگویی به درخواست واشنگتن مبنی بر افزایش تولید برای تثبیت قیمت نفت اقدامی نکرد. زیرا این امر برنامه ریزی بلندمدت را مختل می کند.

از قضا امارات واسرائیل، توسعه یافته ترین و بالغ ترین روابط را در خاورمیانه با روسیه  دارند،همان هایی که با رهبری آمریکا،توافق ابراهیم را در سال ۲۰۲۰ راه اندازی کردند.

پیگیری تعامل معنادار با شرکای جدیدجهانی، انگیزه بزرگی برای آنها با هدف فراتر رفتن از وابستگی انحصاری به واشنگتن است.تلاش برای کاهش انتقادات از روسیه و پیوستن به اجماع جهانی با فشار آمریکا به وضوح نشان داد که تنوع استراتژیک برای امارات،عربستان و اسرائیل در درازمدت به  اندازه علاقه آنها به مشارکت استراتژیک با ایالات متحده اهمیت دارد.

اصل مطلب را اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن