مقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

دو گزینه تلخ : برداشتن تحریم ها یا رفتن به سوی سلاح هسته ای ؟

 غرب کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد؟

آوای سنت : روزنامه الرای کویت در تحلیلی به بررسی آخرین تحولات پرونده هسته ای ایران پرداخته است.

این روزنامه در تحلیل خود تاثیرات انتخاب آیت الله سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران را درپرونده هسته ای مورد بررسی قرار داده است.سرویس ترجمه آوای سنت این تحلیل را تقدیم حضور کاربران خود می نماید.

ایران با رسیدن ابراهیم رئیسی به راس هرم در قوه مجریه به عنوان رئیس جمهور به سطح مطلوبی از توانمندی رسیده است .هماهنگی بالای او با رهبر ایران و مجلس این کشور ،قدرتی را به ایران می دهد که در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بی نظیراست.

علاوه براین ،توانایی های پیشرفته هسته ای،موشکی و نظامی ایران وتوانایی متحدانش در خاورمیانه وغرب آسیا ،این کشور را قادر می سازد غرب را در مقابل دو گزینه قرار دهد که هر دو گزینه دشوار است.

از سال ۱۹۸۰ و انتخاب اولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی،ایران از اولین تحریم های ایالات متحده رنج می برد،که به دنبال آن جنگی توسط صدام حسین علیه جمهوری اسلامی تحمیل شد.

ایران حتی پس از جنگی که صدام از سلاح های شیمیایی استفاده کرد،سالها نتوانست روی پاهای خود بایستد .زیرا تحریم ها هر سال شدت یافت و دنیای غرب و حتی اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان می خواستند این کشور را مجازات کنند.پس از این، ایده صنعتی سازی نظامی در این کشور آغاز شد،مرحله ای که ایران از فناوری دریافت شده از روسیه ،چین و کره کپی برداری کرد و سپس این فناوری ها را توسعه داد.

این نیاز زمانی به وجود آمد که تهران ساده ترین سلاح ها را برای دفاع از خود نداشت ، تا حدی که کاروان های جوانان در دفاع مقدس این کشور،در انتظار اسلحه کسانی بودند که در جبهه ها به شهادت رسیده بودند .

داوطلبان سالخورده  پیاده از روی مین ها عبور می کردند تا راهی برای حمله مردان جوان و پیشبرد آنها برای بازپس گیری خاک سرزمین فراهم شود.

ایران پس از آنکه فهمید، نیروی هوایی این کشور بازدارندگی لازم را در برابر نیروی هوایی آمریکا و متحدانش ندارد،سلاح ها و موشک های خود را تولید کرد.

در جنگ ۲۰۰۶ لبنان و اسرائیل،تهران درسهای لازم را از معادله تحمیل شده توسط یکی از قوی ترین متحدان ایران یعنی حزب الله گرفت و آن حملات موشکی در پاسخ به حملات هوایی بود.ایران با ربودن هواپیمای بدون سرنشین پیشرفته ساخت آمریکا، بلافاصله شبیه سازی ، ساخت نمونه های مشابه  و حتی توسعه آن متناسب با وظایف مورد نیاز سپاه پاسداران و متحدان تهران را آغاز کرد.

نوار غزه در جنگ اخیر خود با اسرائیل،معادله موشکی جدیدی را در پیش گرفت و با وجود اینکه تل آویو اعلام کرده بود که حملات موشکی متوقف نمی شود ، اسرائیل را وادار کرد جنگ را متوقف کند..

در جنگ طولانی سوریه ، ایران و نیروهای متحدانش از موشکهایی که برای آن جنگ و ماهیت و جغرافیای آن ساخته شده بود استفاده کردند. در سال ۲۰۲۰ ، ایران در زرادخانه خود موشک های دقیقی تولید کرد ،که برخی از آنها از جمله موشک های پرتاب شده علیه داعش در سوریه و عراق و موشک هایی  هستند که به بزرگترین پایگاه آمریکایی ها در عراق ، عین الاسد ضربه وارد کردند. (۱۶ موشک).

ژنرال کنت مک کنزی ،فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا (سنتکام) اعتراف کرد که حمله ایران به پایگاه عین الاسد می توانست صدها کشته داشته باشد ،او همچنین گفت تهران قبلاً حمله خود (به پایگاه عین الاسد)را اعلام و اهدافی را که می خواست منهدم کند اعلام کرد و آنچه را که گفته بود به طور حرفه ای و دقیق انجام داد.

شکی نیست، تهران به فناوری موشکی بسیار پیشرفته و هواپیماهای بدون سرنشین مسلح که در جنگ های یمن و سوریه استفاده می کرد،دسترسی پیدا کرده است وآنچه قدرت ایران را افزایش می دهد پروژه هسته ای است.

فناوری هسته ای به تولید ۶۰ درصد اورانیوم غنی شده و تعداد بسیار زیادی سانتریفیوژ رسیده است تا ایران همه موانع هسته ای را در مقابل خود فرو بریزد و به دانش ،تجربه وتخصص لازم برای تولید نیروی نظامی هسته ای برسد. آنچه مانع دستیابی آن به بمب هسته ای می شود ، فتوای ولی فقیه این کشوراست ، بدون اینکه این موانع دائمی باشد.

بنابراین ، ایران دیگر مسیری دشواری ندارد که خود را مسلح و تجهیز کند و توانایی های خود را نشان دهد نه به این دلیل که از این توانایی های هسته ای استفاده کند، بلکه به این دلیل که جنگ را از خود دور کند.

علاوه بر این ،ایران با به دست آوردن قلب و ذهن حزب الله لبنان ،حماس ،جهاد اسلامی در فلسطین،نیروهای بسیج مردمی و سایرگروه های عراقی در بین النهرین ،دولت سوریه و احزاب آن و حوثی ها در یمن موفق به ساخت یک سد نفوذ ناپذیر شده است.

و این نکته اساسی است: سیاست “توانمندسازی” که ایران برای مدت طولانی دنبال کرده است ، آن را از کشوری ضعیف ، منزوی و محروم از قدرت در سال ۱۹۸۰ به یک کشور قدرتمند منطقه ای و حتی بین المللی تبدیل کرده است. قدرتی که در دریاها پرسه می زند تا به متحدان جدید خود در ونزوئلا یعنی درچند قدمی آمریکا کمک کند.

اکنون باید ایران را یک کشور منطقه ای قوی دانست که اگر اراده کند از قدرت هسته ای و تخصص لازم برای تولید سلاح های هسته ای نظامی برخوردار است.

هنگامی که سازمان ملل ۱۸۷ قطعنامه ای به نفع فلسطین و علیه آپارتاید اسرائیلی صادر کرد ،ومانع بازگشت مردم بومی به سرزمین خود شد و اموال آنان را مصادره کرد و ساده ترین ابزار مقاومت در برابر معیشت آنها را در نظر جهانیان ردکرد ،اینجا بودکه برای ایران روشن شد که  قوانین بین الملل فقط جوهری بر روی کاغذ است. پس از آن،وقتی ایران با تحریم های شدیدی مواجه شدکه ناقض قوانین بین المللی بود، این امر(که قوانین بین الملل فقط جوهری بر بروی کاغذ است)بیشتر بر ایران مسجل شد و به همین دلیل  به سمت تقویت نیروهای نظامی خود رفت.

امروز اما با حضور رئیسی،که گفت تمایلی به دیدار با  جو بایدن ندارد،و همچنین قالیباف -همراه قاسم سلیمانی- در راس هرم قدرت،توانمند سازی کامل نظامی و سیاسی صورت گرفته است و ترامپ ناآگاهانه به گسترش مجدد،روح انقلابی در جامعه ایران ،به ویژه با ترورقاسم سلیمانی کمک کرده است.

ایران با غرب به یک دوراهی رسیده است ، زیرا این کشور اکنون جهان را در مقابل دو گزینه قرار داده است: یا لغو تحریم ها و اجازه دادن به آن برای بازگرداندن قدرت اقتصادی خود ،بازیابی توانایی های مالی و توسعه خود که از طریق استفاده از صدها میلیارد دلار که به صندوق هایش وارد می شود ممکن می گردد ومتحدانش از هر زمان دیگر نیرومندتر می شوند.

یا اینکه به سمت انرژی هسته ای و غنی سازی برود که این غنی سازی می تواند به  بیش از ۶۲ درصد و متعاقباً به ۹۰ درصد برسد و ایران را به یک قدرت نظامی هسته ای تبدیل کند

دو گزینه تلخ … غرب کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد؟

اصل مطلب را در اینجا ببینید

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن