آوای سنت : همواره گفته میشود که رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) رحمتِ برای عالمیان هستند. این اندیشه بر گرفته از آیه یکصد و هفتم سور مبارکه انبیاء است که در آن حقتعالی در مقام معرفی جایگاه پیامبر خود در میان عالمیان فرمود: {وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَ}الأنبیاء۱۰۷
(و ما تو را نفرستادیم مگر به عنوان رحمتی برای عالمیان).
اگر در سیره و شیوه زندگی و اندیشه این انسان سترگ دقت شود، به خوبی نمایان میگردد که به واقع و حقیقت ایشان برای همه عالمیان رحمت و مهربانی بوده و هستند. آن هم نه مهربانی اندک که مهربانی سرشار از تمام معانی انسانی. آنقدر رحمت و مهربانیِ که ممکن است از یک انسان کامل سر بزند، ایشان آنرا به تمام و کمال داشتند. یعنی میتوان گفت که رحمت و مهربانی “یک انسان” به حد “کمال” رسیده و آن هم کسی نیست جز جناب محمد رسول الله (ص).
البته رحمت را نباید تنها منحصر در مهربانی قرار داد. اگرچه بسیاری در سخنرانیها و نوشتههای خود چنین میگویند. علت در این است که رحمتی که در این آیه از آن یادآوری شده معادل دقیق و کاملی در زبان پارسی ندارد تا از آن برای تبیین و تفسیر این کلمه استفاده کرد، بناءً در تفسیر این کلمه باید از یک عالم نوشته بهره برد که البته محور این نوشته نیست.
به هر حال از اصل مطلب دور نشویم، این مهربانیِ که بر شمردیم در گوشهای از سپهر والای خود، تعامل نیک با همه عالمیان را داشته اشت، چه آن عالمیان انسان بوده باشند یا حیوان و یا گیاه. دفاع و حمایت پیامبر اکرم (ص) از حیوانات که در کتب حدیث بسیار موجود است. از جمله این نهیشان از اینکه مردم اشتران، اسپان و مرکبهای خود را به عنوان صندلی مورد استفاده قرار دهند و بر آن بنشینند و در مسیرها با هم گفتگو کنند و اجازه ندهند حیوان زبان بسته در اوقاتی که کار و نیازی نیست استراحت کند یا آنگونه که دلش میخواهد بسر برد.
در این راستا تعامل پیامبر (ص) با تمام انسانها حکیمانه بوده است. ایشان از لطف و احسانی که داشتند نسبت به اهل بادیه و روستاهای دور دست که ای بسا در میان شعاب و شلهها و درّههای دور دست سکونت داشتند و از شهر و زندگی شهری به دور بودند و همواره با خوی و خاصیت بدوی و کوهی که مشحون به شدّت و سختی و سختگیری است زندگی میکردند نیز بهترین رفتارها و شایستهترین اخلاقیات را رعایت مینمودند. و اصولاً نزدشان فرقی میان شهری و روستایی در تعامل نبود، جز این که تلاش میکردند با اهل بادیه مطابق سطح فهم و اندیشهشان سخن بگویند و به آنها در امور دینیشان مطابق توانشان تعیین تکلیف نمایند.
اهل بادیه از مناطق دور دست، بسیار نزد پیامبر رحمت میآمدند تا از ایشان در امور دینیشان هدایت و رهنمود بگیرند. تعامل ایشان با چنین مواردی خاص بود.
اینک به یکی از این موارد اشاره میکنیم:
مطابق روایت صحابی جلیل القدر ابن ابی اوفی که در سنن ابی داود جلد ۱ صفحه ۱۵۷ ذکر شده، روزی شخصی نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و گفت یا رسول الله! من مردی بی سوادم که خواندن و نوشتن بلد نیستم و نمیتوانم بیاموزم، از این جهت در توانم نیست قرآن کریم را بیاموزم و این برای من مایه نگرانی است. لطف کنید به من چیزی یاد بدهید که قائم مقام قرآن کریم باشد و مرا کفایت کند؟
پیامبر اکرم (ص) در پاسخش فرمود: بگو: «سبحان الله، والحمد لله، و لا إله إلا الله، والله اکبر، و لا حول و لا قوه إلا بالله».
بادیه نشین گفت: اینچنین است. و آنها را تکرار کرد و با انگشتان خود بر شمرد و دستش را بست و به خاطر سپرد. اما با همان زبان اهل بادیه و در همان سطح ولی بسیار عمیق گفت: یا رسول الله (ص)! اینها که برای پروردگارم است! پس برای خودم چیست؟!
حضرت رسول (ص) فرمود: بگو: «اللهم اغفرلی، وارحمنی، و عافنی، وارزقنی، واهدنی».
یعنی بار الها! مرا ببخش، بر من رحم کن، عافیت را نصیبم بفرما، به من روزی ده، و من را هدایت کن.
بادیه نشین باز با دستان خود اینها را بر شمرد و با زبان خود تکرار کرد و دست خود را بست. در این اثنا رسول گرامی (ص) فرمود: «به تحقیق که این شخص دستانش را از خیر پُر کرده است».
شما در این تعامل نیک پیامبر اکرم (ص) دقت کنید که چقدر حکیمانه است. وقتی آن اعرابی آن اذکار اولی را که تعلیم یافت با دستان خود بر شمرد و مشاهده کرد که پنج ذکر است، پیامبر اکرم (ص) چون ملاحظه کردند که او پنج ذکر را در ذهن و خاطر برای خدای خود بر شمرده و دانسته، معادل آنها پنج ذکر دیگر به آن بادیه نشین آموزش دادند تا برابر با همان پنج ذکر گذشته باشد و از هر جهت موجب رحمت برای بادیه نشین گردد. هم از جهت تعداد، طوری که برای خدایش پنج ذکر و برای خودش پنج ذکر به او آموختند. و هم از جهت آسانی و سهولت که هر کدام از این اذکار حاوی کلمات و جملات بسیار کوتاه و آسان بود که نطق و حفظ آن برای یک بادیه نشین بی سواد، سهل و آسان بود.
این است حکمت و هنکت حضرت رسول (ص) و تعامل نیکشان با همه اقشار جامعه، هر کس مطابق سطح و سویه اش.
این اذکار تنها برای آن اعرابی نیست بلکه برای همه ماست. هر مسلمانی اگر بتواند روزانه این ده ذکر را ورد کند بسیار ثواب دارد: پنج ذکر به پروردگار خود و پنج دعا برای خود.
خداوند به ما توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم روزانه این اذکار و دعاها را با زبان دهان و با زبان دل بگوییم و از فیوضات و برکات آنها بهرهمند گردیم.