مقالات و یادداشت ها

شِکوه از زندگی آیا رَه به جایی می‌برد؟

نویسنده : دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : دنیا بهشت نیست، اما خوبی‌هایی دارد که در حدی این دنیا می‌شود بر آن نام بهشت را گذاشت. زیبایی‌های پراکنده در هستی از قبیل: کوه‌ها و دره‌ها، مَرغزارها، جنگلات، فضاهای سبز و تمام مناظر زیبا در بسیاری موارد اگر بهشت واقعی و حقیقی نیست، اما بوی بهشت می‌دهند.

دنیا دوزخ هم نیست، اما بدی‌ها و مشکلاتی دارد که انسان را به یاد دوزخ می‌اندازد. رنج‌ها، غم‌ها، غصه‌ها، حزن و اندوه، مشکلات، دردسرها و انواع مصائب اگر چه از دوزخ نیستند اما این دنیا را برای انسان دوزخ می‌سازند.

وقتی در دنیا هم بدی باشد هم خوبی، یعنی این‌که انسان در معرض هر دو قرار دارد. خواه نا خواه هم از خوبی‌ها به انسان می‌رسد هم از بدی‌ها. هیچ انسانی نباید توقع داشته باشد جهان برایش بهشت گردد، هرچند از امکانات وافر زندگی بر خوردار باشد و از مقامات و منازل سیاسی، اجتماعی، علمی، فکری، فرهنگی، اقتصادی و غیره نیز بهره‌ها برده باشد، چون چنین انسانی هم در زندگی خود با مشکلات و غم و اندوهی مواجه است که نمی‌تواند آن مشکلات را با پول و سرمایه یا قدرت و نفوذ خود بر طرف کند.

هیچ بدبخت یا به عبارتی بهتر کم بختی حق ندارد گمان کند این دنیا برایش همه دوزخ است و مایه رنج و محنت و درد و الم، زیرا همین انسان در زندگی خود هم با شادی‌ها، یسر و سهولت‌ها و امکاناتی سروکار دارد که ای بسا یک سرمایه‌دار میسور از آن برخوردار نیست. این شادی‌ها را کسی نمی‌تواند از او دفع و دور نماید.

در میان این دو حالت این انسان است که نقش آفرینی می‌کند و با خوبی‌ها و بدی‌ها بازی می‌نماید. خداوند جل و علا چنین چیزی را مقدر نموده تا همه ما بدون استثنا با این دو حالت مواجه باشیم. حق‌تعالی فرمود:
{کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ }الأنبیاء۳۵
(هر ذاتی چشنده مرگ است و ما شما را به شر و خیر می‌آزماییم تا در فتنه افتید و به سوی ما باز می‌گردید).

خیر و شر در دنیا پراکنده است و ما با هر دو آزموده می‌شویم تا در فتنه افتیم تا معلوم گردد چگونه از پسِ فتنه‌ها بر می‌ِآییم. برآمدن از پسِ فتنه‌ها در صلاحیت و توانایی ما هست، اگر نمی‌بود خداوند جل جلاله انسان را تکلیف بمالایطاق نمی‌کند.

صدر و ذیل این آیه خیلی مهم است، زیرا این صدر و ذیل در واقع ماهیت، حقیقت و آغاز، ابتدا، خاتمه و نهایت و پایان این ابتلاء و فتنه را ترسیم می‌کند.
صدر آیه از مرگ سخن دارد که بدترین حادثه در نظر انسان است، البته به حسب ظاهر نه در واقع و حقیقت. مرگ عزیزان بدترین مصیبتی است که به انسان می‌رسد و هر انسانی از جهت آن متأثر می‌شود و درد می‌کشد و رنج می‌برد تا جایی‌که اشک می‌ریزد و فریاد بر می‌آورد. چنین مرگی نا امید کننده است،‌ یأس می‌آورد و انسان را به گونه‌ای دگرگون می‌کند که گویی دنیا همه اش به گفته بودا بؤس و شقا و بدبختی است.

اما ذیل آیه سخن از رجعت به سوی خدا جل جلاله دارد. چه خدایی؟! خدای مهربان، او که مهربان ترین مهربانان است. او که اگر تمام مهربانی‌های دنیا را در هر گوشه و کنار و در هر شخص و شئ و حیوان و حشره و نبات و گیاه و غیره باشد را جمع کنی به اندازه جزء بسیار کوچکی از رحمت پروردگار می‌شود. بلی ما به سوی چنین خدایی بر می‌گردیم. این خدا جل جلاله ما را دوست دارد. بندگان خود را دوست دارد و نسبت به آن‌ها مهربان است.

پس وقتی بازگشت ما به سوی چنین خدایی است ما به صفت مؤمنان و مسلمانان نباید از فراز و فرود زندگی بیم داشته باشیم و رنج ببریم چون خدای عادل و صاحب فضل بزرگ، حتماً کاستی‌های دنیا را جبران می‌کند و از کاستی‌های ما در می‌گذرد و از خزینه‌های غیب و سرمایه‌های بی‌پایان و بی حساب خود بی حساب کمبودی‌های ما را جبران می‌کند.

پس چرا شکوه از زندگی؟
ای انسان تو که خوبی‌های دنیا را دوست داری، باید از بدی‌های دنیا هم راضی باشی. خدایی که این روند و روی‌کرد را ایجاد نموده چنین چیزی را مقرر داشته است. تو باید بدانی که حتی بدی‌ها به خیر توست، زیرا چون بازگشت تو به سوی خدای مهربان است، یقین داشته باش که در برابر صبری که از خود تبارز می‌دهی خدای مهربان تو اجر تو را به غیر حساب می‌دهد.

پیامبر (ص) فرمود:  «در شگفتم از کار مؤمن که کارش همه خیر است، اگر به او آسانی برسد شکر می‌کند پس برایش خیر است و اگر بدی برسد صبر می‌کند پس برایش خیر است». چون در یسر و آسانی شکر کرده و از این طریق به مقام والای شاکران رسیده و این جایگاه ارجمند و بزرگی است. و در سختی‌های و مشکلات صبر نموده پس به مقام صابران رسیده هم پس این برایش خیر و خوبی است.

بعضی مردم از وضعیت بد فقط شکوه می‌کنند. شکایت‌شان تمام اطراف و اکناف‌شان را فرا می‌گیرد. در هرجایی می‌نشینند و با هر کسی صحبت می‌کنند می‌نالند و از وضعیت بد سخن می‌گویند. و به این فکر نمی‌کنند که این شکوه و شکایت هیچ راهی به جایی نمی‌برد.

ببینید اگر انسان با مشکلی مواجه باشد و شب تا روز را و روز را تا شب بنشیند و بنالد و شکوه کند یقین داشته باشد که مشکلش حل نمی‌شود، راه حل بر طرف کردن مشکل شکوه نیست، تتبع و جستجوی راه‌ حل‌هایی است که به عنوان سنن کونی پروردگار از سوی خدای تبارک و تعالی تعیین شده است. به عنوان مثال هرگاه انسان در گرمای شدید آفتاب قرار بگیرد هرچند بنالد و از گرمی شکایت کند، باز هم چیزی از گرمی کم نمی‌شود، چنین شخصی باید از سنن کونی پروردگار پیروی کند و از گرمای آفتاب بلند شود و در سایه دیوار یا درختی بنشیند تا گرمی و حرارت از او دفع گردد. همین. به همین سادگی.

هر انسانی باید بداند که فرازها و فرودها در زندگی امری طبیعی است، و حصول فراز و دوری از فرود از خود راه‌های خاص خود را دارد که انسان باید از آن تبعیت و پیروی کند. این است راه حل نه شکوه و شکایت.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن