آوای سنت : برخی از مردم تکیه کلامشان لعن گفتن به دیگران است. در هر جا و هر مناسبت و موقعیت و در مورد هر کاری واژگان لعن و نفرین از دهانشان بیرون میجهد. اگر انسانی نباشد که در نظر آنها مستحق لعن باشد، سراغ اشیاء و پدیدههای ما حول خود میروند و به این یا آن شئ بیجان لعن میفرستند.
بعضی پا را از این هم فراتر میگذارند و زمین و زمان را دشنام میدهند. زمانه نیز از لبه تیغ زبان دشنامگویشان سالم نمیماند و گمان میکنند کاستیهای زندگی زاده زمان و زمین و زمانه است و یا اشیای ما حولشان در بروز آنها نقش دارند، در حالیکه ریشه همه به اعمال و رفتار خود انسان بر میگردد.
اما آیا این عمل درست است؟
قطعاً که پاسخ منفی است. اما چرا؟ به چند دلیل:
۱- اولاً اینکار بر خلاف آموزههای اسلام است. پیامبر اکرم (ص) مسلمانان را از لعن فرستادن به دیگران نهی نموده و
در یکی از احادیث خویش بیان فرمودند که ناسزاگویی، فحش، بدگویی و لعن از صفات مؤمنان نیست. حضرتشان فرمود:
«لَیْسَ الْمُؤْمِنُ بِالطَّعَّانِ وَلاَ اللَّعَّانِ وَلاَ الْفَاحِشِ وَلاَ الْبَذِىءِ» (ترمذی، ج ۷ ص ۴۷۱)
(مؤمن طعنهزن، لعنگو، فحشدهنده و بذلهگو نیست).
در این حدیث واژه لعّان صیغه مبالغه است، یعنی بسیار لعن گو که اشاره به همان کسانیدارد که در سطور فوق ذکر شان رفت.
نیز طعّان که به معنی بسیار طعنهزن است. طعنه زنان کسانیاند که در هر کاری و هر چیزی طعن وارد میکنند و از آن خورده گیری مینمایند. هیچ چیزی مورد پسندشان نیست. آنها اصلاً مثبت اندیش نیستند، بلکه سراسر وجودشان را منفیگرایی تشکیل میدهد.
نیز فحشگو و بذلهنثار و آن کسی است که به هر چیزی فحش میگوید و هماره بذلهگویی میکند. معمولاً کسی که لعن میفرستند زبانش نیز در کنترل او نیست، و فحش و ناسزا بسیار میگوید.
۲- لعن گفتن به دیگران به منزله قتل اوست. بعضی از مردم لعن گفتن به دیگران ورد زبان آنها شده است در حالیکه رسول الله (ص) لعنت فرستادن به دیگران را مانند قتل او دانسته و فرمودند:
«وَمَنْ لَعَنَ مُؤْمِنًا فَهُوَ کَقَتْلِه» (صحیح البخاری، ج ۸ ص ۱۵)
(لعن مؤمن مانند قتل اوست).
این به آن سبب است که لعن بدترین نوع نفرین است طوریکه مساوی با قتل است. البته از نظر قباحت. اینکه لعن به مثابه قتل معرفی شده نمایانگر بدی و زشتی این عمل شنیع و پلشت است.
۳- لعن گفتن دیگران با مبادی انسانی و ارزشهای والای آن منافات دارد. یک انسان مؤمن و مسلمان حتی به قطع نظر از ایمان و اسلام یک انسانی که انسان است و به دیگران انس میورزد و از فرهنگ عالی برخوردار است نباید نسبت به دیگران اینگونه باشد که با نثار کردن لعن و نفرین آنها را بیازارد. چنین کسی در واقع شخصیت بی شاخص خود را به نمایش میگذارد و خود را از انظار دیگران به مذلت میافکند.
۴- لعن گفتن بد ترین نوع بدزبانی است. همه میدانیم که بد زبانی عملی است نا جایز و نا مشروع و نا درست و از حیث اخلاق یک رذیله به شمار میرود. و بر این اساس میتوان گفت لعنگو چون مرتکب رذیله میشود احتمال اینکه از جمله انسانهای رذل باشد بالا میرود، زیرا انسانها به صفات خود شناخته میشوند و خوب و بد از طریق صفات آنها برجسته میشود.
به این دلیل پیامبر اکرم (ص) پیروان راستین خویش را فرمان دادند تا زبان خود را کنترل نمایند. از حارث بن هشام (رض) روایت شده که گفت: به رسول الله (ص) گفتم به من چیزی بگویید که به آن چنگ بزنم. فرمود: مالک این باش و به سوی زبان اشاره فرمود. (المعجم الکبیر، ج ۲ ص ۲۶۰)
و در حدیثی دیگر کمگویی را نشانه خوبی اسلام انسان مسلمان معرفی کرده فرمودند:
«إن من حسن إسلام المرء قله الکلام فیما لا یعنیه» (مسند احمد، ج ۲ ص ۳۴۹)
(از خوبی اسلام شخص کم گفتن در اموری است که به او مربوط نیست).
۵- و بالآخره لعن گفتن نشانه بد اخلاقی است. انسانهای بد اخلاق هماره دیگران را لعن میگویند نه انسانهای خوش اخلاق. کسی که از اخلاقیات نیکو برخوردار است هیچگاه به خود حق نمیدهد در مورد دیگران لعن و نفرین نماید و بد و بیراه بگوید.
انسان با اخلاق، انسانی است متواضع و فروتن و در عین حال متوازن و تحت کنترل که بر تمام اعضا و جوارح خود به قدر کفایه کنترل دارد و آنها را در جای مناسب آن به کار میگیرند.
اما در خصوص اینکه چرا برخی از انسانها اینگونهاند، در این مورد باید گفت ریشه و بنیاد این عمل زشت و پلشت در تکبر و غرور نهفته است. انسانهای مغرور و متکبر معمولاً چنین میکنند و به دیگران لعن میفرستند.
به امید آنکه این صفت بد خٌلقی از میان ما انسانها بر چیده شود و دیگر نبینیم کسی دیگران را لعن کند و به او نفرین فرستند.