مهاجرت آیا فرصت است یا چالش؟ / با تمرکز بر مهاجران افغانستانی در ایران (قسمت دوم)
دکتر عبدالمجید صمیم
آوای سنت : پیوندهای دو ملت ایران و افغانستان محدود به همسایگی نمیشود، این پیوند ریشه در چند هزار سال تاریخ دارد. از هم نژادی گرفته تا هم دینی و هم زبانی و هم فرهنگی و بسیاری دیگر از مشترکات. (قسمت اول را اینجا مشاهده نمایید)
مرز میان دو کشور را نمیتوان مرز جغرافیایی گفت، زیرا از حیث جغرافیا تفاوت چندانی میان دو طرف مرز وجود ندارد. از آب و هوا گرفته تا فرهنگهای بومی، تا رسمها و عنعنات و لهجات و خوی و خواص و همه چیز. حتی ضرب المثلها یکی است. به زحمت میتوان میان یک ساکن تربت جام مثلاً با یک هراتی تفاوت قایل شد یا بین یک بیرجندی و فراهی تفکیک نمود، یا بین یک زابلی و نیمروزی. این در حالی است که پدیده مهاجرت و رفت و آمدها پیوسته این تفاوتها را اندکتر کرده است.
خداوند جل جلاله چنین مقدر نموده که آن طرف مرز یعنی جانب افغانستان طی نیم قرن گذشته طوفانی باشد و این طرف مرز آرام، آباد و سرشار از خیر و برکت. جمهوری اسلامی ایران برای میلیونها تن از مردم افغانستان ساحل نجات بوده است. این مردم دهها سال است که در این کشور سکونت دارند، زندگی میکنند و حتی پیوندهای خانوادهگی میان آنها ایجاد شده است. اکنون مردم افغانستان و ایران در کنار اینکه هم خانه و هم کاسه شدهاند شریک مال نیز هستند، زیرا حجم بزرگی از شراکت و تجارت میان اتباع دو کشور به وجود آمده که نظیر آنرا کمتر میتوان در میان سایر کشورها سراغ گرفت.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران برای مردم افغانستان مصدر خیر و برکت بوده است. در بحبوحه جنگها پناهگاه شان بوده، در بیکاریها محل کارشان، در هنگام هجوم غمها تفرجگاهشان و در مبارزه با جهل و نادانی بزرگترین پشتوانه علمی برای دهها هزار دانش آموز، دانشجو، دانشمند و پژوهشگر. دروازه دانشگاههای کشور دوست و برادر بر روی تمام نخبگان علمی باز بوده و آنها توانستند از خوان گسترده علمی این سرزمین سرشار از خیر و برکت استفاده عظیمی به عمل آورند.
این خیر یک جانبه نبوده است. از جانب مهاجران افغان نیز خیر بسیاری به مردم شریف ایران رسیده است. مهاجران توانستند در عمران و آبادانی ایران نقش برازندهای ایفا کنند و نیز در آسایش این مردم. زیرا سختترین کارهایی را که برای یک ایران دشوار بوده یک مهاجر افغانستانی انجام داده است.
امروزه نیروی انسانی در جهان سیاست، اقتصاد و صنعت حرف اول را میزند، مردم افغانستان به گونه مشهود با مهاجرت خود به ایران این پله را به نفع جمهوری اسلامی سنگین کردند. به خصوص در عرصه نیروی کار. تمام شرکتها و کارخانجات دنیا برای حصول بر ربح بیشتر به دنبال نیروی کار ارزان میگردند اما نمییابند، اما از برکت مهاجرت مردم افغانستان جمهوری اسلامی ایران از چنین نیروی کاری بهرهمند شده است.
در عرصه سرمایه گذاری خارجی در ایران تاجران و بازرگانان افغانستان حرف اول را میزنند. بر اساس گزارشات حجم سرمایهگذاری افغانستانیها تنها در یک استاد خراسان به بیش از یک میلیارد دالر میرسد که عدد درشتی را نشان میدهد. ربح حاصله از این سرمایهگذاری هنگفت هم برای مردم افغانستان قابل توجه و تأمل است و هم برای مردم شریف ایران.
بنا بر این وجود مهاجران افغانستانی در جمهوری اسلامی ایران را میتوان یک فرصت دانست نه چالش. و اگر این فرصت به خوبی مدیریت شود و در خصوص آن برنامه ریزیهای دقیقتری انجام شود یقیناً منافع بسیاری را برای دو ملت شریف افغانستان و ایران جمع خواهد کرد و به ارمغان خواهد آورد.
آنانیکه وجود این مهاجران را چالش میدانند یا درک درستی از منافع حضور این مهاجران برای هر دو ملت دوست و برادر و همسایه ندارند و یا میخواهند از طریق طرح شعارهای تفرقه افکنانه این رابطه دوستی و مودت را با چالش مواجه سازند.
با اینحال نمیتوان گفت که مهاجران افغانستانی برای جمهوری اسلامی ایران مشکلاتی ایجاد ننموده، خیر چنین نیست. اما بروز این مشکلات در سایه این همه مهاجر که سر به میلیونها میزند از یکسو طبیعی است و از سوی دیگر به لحاظ آماری اندک است. وقتی یک تبعه افغانستان وارد خاک ایران میشود هدفی جز پناه آوردن و کارگری ندارد. بیشترین هدف و مقصد یک مهاجر افغانی را در ایران کار تشکیل میدهد، کار در تمام عرصههای ممکن. بسیار به ندرت اتفاق افتاده که یک افغانی به قصد خرابکاری و فساد در قالب پناهجو وارد ایران شده باشد. اگر خواسته باشیم آمار جرم و جنایات مهاجران را در جمهوری اسلامی بررسی عمیق و دقیق کنیم قطعاً که عدد کوچکی را نشان میدهد که از حد طبیعی نیز پایینتر است.
مشکل عمده در ورود مهاجران غیر قانونی است که بدون ویزا و به گونه قاچاق وارد ایران میشوند. اگرچه دروازههای مراکز کنسولی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان بر روی اتباع افغانستان به منظور صدور روادید و ویزا باز است، و روزانه هزاران ویزا صادر میشود اما بسیاری از مردم افغانستان نظر به مجبوریتهایی از قبیل نداشتن پاسپورت، نداشتن توان مالی و مشکلات دیگر به ناچار به صورت غیر قانونی وارد ایران میشوند که این خود چالش بر انگیز است. اما همین چالش را با اصلاح قوانین و ایجاد سهولتهای بیشتر و وضع قوانین دیگر میتوان به گونهای مدیریت کرد که عوارض آن در کمترین حد ممکن باشد و یا کلاً تبدیل به فرصت شود.
البته پدیده مهاجرت و به خصوص مهاجرت افغانستانیها تنها محدود به ایران نیست. اکثر کشورهای جهان در گیر این موضوع هستند و با تمام توان سعی و تلاش میکنند آنرا تبدیل به یک فرصت سازند، چنانکه برخی از کشورهای اروپایی موفق به این کار شدند و با جذب افغانستانیها در بازار کار خود توانستند ربح و سود سرشاری را به دست آورند.
با اینحال هر مهاجر افغانستانی باید سپاسگزار دولت و مردم کشور میزبان باشد، زیرا با وجود همه مشکلات موجود این دولت و این مردم سخاوتمندانه از مهاجران کشور دوست و برادر خود افغانستان حمایت کردند و آغوش خویش را برای پذیرش آنها هماره باز نگهداشتند.
به امید توسعه بیشتر پیوندهای دوستی دو ملت ایران و افغانستان