مذاهب و خطبه هامقالات و یادداشت ها

وحدت فتوا در مدارس اهل سنت ضرورت و دورنگاه

به قلم: دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : تنوع دیدگاه‌های فقهی میان فرق اسلامی امری اجتناب ناپذیر است، زیرا در کنار وحدت اصولیِ که میان فِرَق اسلامی در عرصه کلام وجود دارد، اما نگاه آن‌ها به برخی از مسایل فروع و احکام مربوط به آن، نظر به علل و عواملی متفاوت است.

ریشه اختلافات فقهی بر می‌گردد به طرز نگاه یک مذهب فقهی و شیوه آن در استنباط و استخراج احکام، و این رویکرد از این حد تجاوز نمی‌کند که هر فرقه به سوی قضیه یا مسأله فقهیِ از باب، منظر و زاویه‌یی نگاه می‌کند و چیزی را می‌بیند که آن مذهب دیگر نمی‌بیند، چون باب، منظر و زاویه‌ای که از سوی این مذهب به جانب آن مسأله یا موضوع فقهی باز شده، با آن‌چه در آن مذهب وجود دارد متفاوت است. نتیجه این تفاوت، تنوع دیدگاه‌های فقهی مذاهب پیرامون یک مسأله است.

چنین رویکردی در درون یک مذهب نیز دیده می‌شود. ای بسا که تنوع دیدگاه‌ها را می‌توان میان بسیاری از فقهای یک مذهب مشاهده نمود. نمونه‌هایی از این تعامل را در میان فقهای حنفی بیشتر می‌بینیم، به خصوص که این شیوه و روش از صدر مذهب معمول بوده و شاگردان رییس و مؤسس مذهب در مجلس درس استاد خویش حق داشتند راجع به مسأله‌یی نگاه دیگری داشته باشند، و رأیی بر خلاف رأی صاحب مذهب ارائه کنند. صاحب مذهب تلاش می‌نمود میان دیدگاه خود و آنان توافق و نزدیکی و وحدت نظر ایجاد کند، اگر چنین کاری صورت نمی‌گرفت و توافقی حاصل نمی‌شد، نظرات امامان مذهب هر کدام به صورت مجزا و به نام خود شخص تحریر و ثبت می‌شد.

این شیوه در میان سایر مذاهب فقهی متفاوت است، در مذهب امام مالک (رح)،‌ در مذهب امام شافعی (رح) و در مذهب امام احمد (رح). در مذهب مالکیه تعامل امام مذهب مالک بن انس(رح) معمولاً به این صورت بوده که خود امام وقتی دیدگاهی را مطرح می‌کردند هیچ‌کدام از شاگردان و پیروان‌شان حق مخالفت و معارضه را نداشتند و باید قول امام را بدون چون و چرا قبول می‌کردند.

در مذهب امام شافعی (رح) تعامل در این عرصه به حد تعادل بوده و غالباً شاگردان امام به دیدگاه امام خویش اذعان می‌نمودند و جز در موارد اندک مخالفتی بروز نمی‌کرده است. اما با این‌حال امام شافعی (رح) به عنوان شخصیت دارای سعه صدر چنین مخالفت‌هایی را می‌پذیرفتند.

در مذهب امام احمد (رح) که وضعیت کاملاً متفاوت است، زیرا از جانب خود امام و نه شاگردان‌شان راجع به یک مسأله دیدگاه های متفاوتی ارائه شده که بعضاً به چهار قول می‌رسد.

در مذهب امامیه که این موضوع به این صورت حل است که علماء و اندیشمندان این مذهب به تحصیل علم و تخصص در آن به مقام اجتهاد می‌رسند و به عنوان مرجع تقلید دیدگاه‌های خود را مطرح نموده مقلدان خاص‌ آن عالم و اندیشمند از او تبعیت و پیروی می‌کنند و هیچ مرجع تقلیدی با مرجع تقلید دیگر و هیچ پیرو مرجعی با پیروان سایر مراجع وارد منازعه و کشمکش‌های بیهوده و تصویب و تخطئه نمی‌شود و به این ترتیب اختلافی میان عموم مردم در هیچ مسأله‌یی که منجر به منازعه شود بروز نمی‌نماید که تجربه بسیار خوبی است. این تجربه روحیه دگر پذیری را میان مدارس فقه امامی به خوبی تأمین کرده و مانع تجاوزات یک مدرسه بر علیه مدرسه دیگر شده است.

اما در اهل سنت در برخی موارد این‌گونه نیست، تفاوت دیدگاه‌های مدارس اهل سنت راجع به یک مسأله سالانه باربار خود را نشان می‌دهد. راجع به یک موضوع مشاهده می‌شود که مثلاً علمای هند یا پاکستان چیزی می‌گویند و علمای افغانستان یا ایران چیزی دیگر و از سرزمین حجاز و مصر صدایی بر می‌آید که نه با این توافق دارد و نه با آن. البته این اگر در همین حد باشد اشکالی ندارد، اشکال زمانی بروز می‌کند که اختلاف میان مدارس در یک کشور موجب اختلاف میان عموم بر سر یک مسأله می‌شود و سردرگمی‌هایی را میان پیروان اهل سنت ایجاد می‌نماید.

بسیار اتفاق افتاده است که در یک کشور از هر گوشه‌اش راجع به یک مسأله که لزوماً باید یک نظر وجود داشته باشد، چند نظر تبارز یافته است. مثلاً هنگام رمضان و عید، بسیار مشاهده شده که یک مدرسه دیدگاهی را ارائه نموده و مدرسه دیگر دیدگاه دیگری و این‌گونه موجبات سردرگمی و اختلاف میان پیروان یک مذهب فراهم گردیده است.

اما آیا می‌توان به وحدت نظر رسید و یک دور نگاه را در این زمینه تصور کرد؟
قطعاً که پاسخ مثبت است. در حوزه فقه اسلامی به حدی مرونت و نرمی وجود دارد که می‌توان خیلی راحت و زود حتی میان مذاهب مختلف وحدت و یک‌پارچگی ایجاد کرد چه رسد به میان علما و اندیشمندان یک مذهب و مدرسه فقهی. بنا بر این علما و فقهای مذاهب اسلامی به صورت عام و مذاهب اهل سنت به صورت خاص و حتی پیروان یک مذهب اگر اندکی تأمل کنند و به ریشه‌های مسأله مختلف فیه بنگرند، خیلی راحت و زود می‌توانند گرد یک نظر جمع شوند و نه تنها موجب سرگردانی نشوند که موجبات سربه‌کار شدن را نیز ایجاد نمایند. کافی است علمای مدارس مختلف دست از انانیت و خودبرتر بینی که احیاناً در برخی موارد مشاهده می‌شود دست بردارند و به واقع حال مسلمانان و تناسب حکم فقهی با حال و مقام آن‌ها تمرکز کنند و پیوسته آن‌چه را مد نظر گیرند که به خیر و صلاح و فلاح عموم مردم باشد.

دور نگاه این وضعیت وحدت نظر میان پیروان یک مذهب فقهی است، زیرا آن‌ها را گرد یک نظر جمع می‌کند. چنین وحدتی با استفاده از چنین تجربه‌ای می‌تواند در راستای ایجاد وحدت میان مذاهب فقهی اسلامی نیز کابرد داشته باشد و آن‌ها را با گذشت هر روز به هم نزدیک و نزدیک‌تر نماید.

و اما راه رسیدن به چنین مأمولی؛ راه رسیدن از پسِ جاده همکاری می‌گذرد، به خصوص همکاری علمی. چنین همکاریِ در شرایط کنونی ضمن این‌که از اولویات و اهم واجبات است، بسیار سهل الوصول و سهل الإجراء است، زیرا دوری راه و فاصله‌های مکانی موجود از طریق وسایل ارتباط جمعی و آنی به حدی کمرنگ شده که تحت الشعاع فاصله زمانی قرار گرفته است و چون هنگام تماس با تلفن و وسایل دیگر ارتباطی فاصله زمانیِ وجود ندارد، می‌توان گفت که فاصله مکانی نیز وجود ندارد، زیرا فاصله مکانی معمولاً سبب بروز فاصله زمانی میان دو تنی می‌شود که می‌خواهند با هم ارتباط بگیرند و چون فاصله زمانی وجود ندارد پس از حیث مکان نیز نمی‌توان دوری را تصور کرد.

پس علما می‌توانند خیلی راحت و زود و آسان با هم ارتباط بگیرند و تبادل نظر نموده و از این طریق به وحدت نظر برسند، وحدت نظری که وحدت جامعه اسلامی را به دنبال دارد.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن