آوای سنت : دنیایی که در آن زندگی میکنیم فراز و فرودهای بسیار دارد. گاهی خوشی گاهی غم. مصیبت در زندگی امری است گریز ناپذیر. هر انسانی چه به شکل فردی یا گروهی و اجتماعی گاهی دچار مصیبت میشود. بروز و و قوع مصیبت امری است طبیعی که در روند زندگی انسانها پیوسته رُخ داده و رُخ میدهد.
در هنگام وقوع مصیبت، انسانها واقعاً متألم و دردمند میشوند، بعضی به لحاظ جسمی و بعضی به لحاظ روحی و تعدادی هم، دردهای شدید جسمی و روحی را همزمان با هم تحمل میکنند.
در مصائب معمولاً دردهای روحی بیشتر است، زیرا درد جسمیِ که به انسان میرسد نیز با خود درد روحی دارد و در درجه نخست بر روح و روان شخص تأثیر منفی بر جای میگذارد و روح و روان او را آزار میدهد.
قرآن کریم برای حالات مصیبت اصولی را مقرر داشته که ذیلاً به پنج مورد از این اصول اشاره مینماییم:
اصل اول- هیچ مصیبتی نیست مگر اینکه به امر پروردگار و بر وفق تقدیری صورت میگیرد از جانب او قبلاً تعیین و در کتابی خاص نگاشته شده است. حقتعالی میفرماید: {مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ} [الحدید،۲۲] (هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسهای شما نمیرسد مگر آنکه پیش از آنکه آنرا پدید آوریم در کتابی است. این کار بر خدا آسان است).
و حقتعالی فرمود: {مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ} [التغابن،۱۱] (هیچ مصیبتی نمیرسد مگر به اجازه خدا و هرکس به خدا ایمان دارد خداوند دل او را هدایت میکند و الله به همه چیز داناست).
پس هر مصیبتی که در کره زمین اتقاق میافتد مانند زلزله، سونامی، سیلاب، ریزش کوه و از این قبیل و یا در نفس و ذات انسان میرسد مانند بیماری، مرگ، از دست دادن عزیزان، نابودی اموال و از این قبیل، همه اینها به تقدیر حقتعالی و تدبیر او قبل از وقوع در کتابی خاص به نام لوح محفوظ نگاشته شده و حقتعالی کسی است که تمام اینها را به وجود میآورد.
اصل دوم: برخی از مصیبتها بر اثر اعمال بد برخی از انسانها به قوع میپیوندد. در این آیه دقت کنید: {وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ} [الشورى،۳۰] (هر مصیبتی به شما برسد به سبب دست آورد خود شماست و از بسیاری در میگذرد)
این نوع مصیبت معمولاً و در بسا احوال از لطف و کرم پروردگار محدود به خود همان شخص یا همان محدوده است و عمومی و فراگیر نمیباشد. اکثر مصیبتها چنین اند.
اصل سوم: هر مصیبتی که برای انسان مسلمان میرسد خیر و خوبی میباشد، زیرا حقتعالی به سبب مصیبتها گناهان انسانها را محو میکند، به آنها پاداش میدهد و آن مصیبتها را سبب علوّ درجات مؤمنان قرار میدهد.
در این حدیث نبوی دقت کنید: «عَجَبًا لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ، إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ خَیْرٌ، وَلَیْسَ ذَاکَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ، إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ، فَکَانَ خَیْرًا لَهُ، وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ، صَبَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ» (مسلم، ج ۴ ص ۲۲۹۵)
(در شگفتم از کار مؤمن که همه کارش خیر است، و این برای هیچ کس جز مؤمن نیست، اگر به او خوشی برسد شکر میکند پس این برایش خیر و خوبی است و اگر بدی برسد صبر میکند و این برای او خوبی است).
اصل چهارم: هر کسی که گرفتار مصیبت میشود در گام نخست باید استرجاع کند. منظور از استرجاع گفتن: “انا الله و انا الیه راجعون” است. حقتعالی میفرماید: {الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ} [البقره، ۱۵۶] (آنانیکه هرگاه به آنها مصیبتی برسد گویند: انا لله و انا الیه راجعون).
گفتن این استرجاع از یک سو موجب آرامش روح و روان انسان میشود و از سوی دیگر فضای مصیبت را ملکوتی و معطر به نور این آیه میسازد و قطعاً که در ازاله مصیبت نقش اساسی و برازنده دارد.
اصل پنجم: صبر در برابر مصیبت. خیلی مهم است انسان در برابر مصیبتهایی که به او میرسد صبر داشته باشد. صبر از جایگاه بلندی در آموزههای قرآنی و نبوی بر خوردار است. قرآن کریم بیان داشده که پاداش صبر فروان است. حقتعالی میفرماید: {قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ} [الزمر،۱۰] (بگو ای بندگان من که ایمان آوردهاید، از پروردگار خویش پروا کنید، برای کسی که در این دنیا نیکی کرده است، حسنه است و زمین خدا واسع است و همانا خداوند پاداش صابران را بی حساب میدهد).
در این آیه حقتعالی تصریح نموده که پاداش صابران بی حساب و شمار است، یعنی از بسکه زیاد است در شمار و حساب نمیآید.
البته باید توجه داشت که صبر به معنی تسلیم شدن در برابر مشکلات نیست. نباید انسان اینگونه تعبیر کند که منظور از صبر این است که تسلیم بلا و مصیبت شود و بگذارد هر کاری که مصیبت میتواند در حق انسان انجام دهد، خیر چنین نیست، صبر در آموزههای دینی به دو معنی است:
– صبر به معنی قبول اینکه بخشی از دنیا مصیبت دارد و این مصیبتها به انسانها میرسد و قانون پروردگار چنین است که انسانها همیشه در شادمانی و سرور نباشند و گاهی با مصیبتها بلرزند تا این لرزهها آنها را وا دارد تا قوانین هستی را بگشایند و راه و چاره بیابند، با توجه به این که حقتعالی برای هر مشکلی راهی و برای هر قفلی کلیدی مقرر داشته است.
و این که انسان هنگام مصیبت جزع و فزع و داد و بیداد نکند و دست به کفر گویی و انکار برخی از حقایق زندگی نزند و بپذیرد که همه چیز به اذن و اجازه خدا جل و علا و خواست و مشیت او واقع میشود.
– صبر در راستای ازاله مصیبت و کم کردن تبعات و آثار آن. شاید بر طرف کردن یک مشکل زحمت فراوان یا هزینه جانی و مالی داشته باشد، انسان باید در کمال صبر و بردباری اقدام به ازاله آثار مصیبت کند و اجازه ندهد از جهت مصیبت ضرر بیشتری به انسان برسد.
رعایت این اصول پنجگانه از هر مسلمان و مؤمنی مطلوب است و او باید پیوسته سعی و تلاش کند تا متوجه این اصول در هنگام مصیبت باشد. طبیعی است توجه به این اصول میتواند هم تحمل مصیبت را آسان سازد و هم انسان را یاری رساند تا در راستای حل مصیبت و مشکل اقدام مقتضی را به عمل آورد.