مقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

پیامهای جان باختن فرهاد و آراد

کولبری با عمال شاقه

آوای سنت :جان باختن تاسف بار فرهاد و آراد دو برادر نوجوان کرد در ارتفاعات«ته ته» کردستان، در روزهای اخیر همه ما را در غم و ماتم فرو برد.
آرزوهای کوچک این دو برادر نوجوان در کنار دل بزرگشان همه وجدانهای بیدار را بار دیگر متوجه یک مشکل بزرگ کرد .مشکل معیشت و شرایط سخت زندگی مرزنشینان بار دیگر با این حادثه خود نمایی کرد.این مشکل محدود به مرزهای غربی کشور ما نیست و در غالب نقاط مرزی مشکلات قابل توجهی در زندگی روزمره مردم وجود دارد .
مرزهای سیاسی،نماد حاکمیت ملی یک کشور هستند. بر همین مبنا دولت ها سرمایه گذاری های قابل توجهی برای حفظ امنیت مرزهای خود به عمل می آورند. در غالب موارد قدرت های بزرگ توجه خاصی به اجرای برنامه های توسعه و اشتغال در مناطق مرزنشین دارند. این توجه خاص با توجه به اهمیت جایگاه مرزداران در حراست از حاکمیت مرکزی است است.
طبیعی است زمانی که ساکنان مناطق مرزی یک کشور از جهت اشتغال و استفاده از فرصت های مناسب ناشی از مرز نشینی شرایط مطلوبی را سپری می کنند، علاقه و محبت آنها به حفظ شرایط موجود و پایبندی به مقررات دولتی افزایش پیدا می کند .در نقطه مقابل،زمانی که مرزداران یک کشور از نظر اقتصادی شرایط نامناسبی دارند روی آوردن آنها به مسیرهایی مثل قاچاق کالاها یک رویه قابل پیش بینی است .
ایران ، تمرکز بر کلان شهرها و غفلت از مرزداران
دوری از مرکز و پایتخت کشورها و تمرکز منابع مالی بر توسعه کلان شهرها ، در خیلی از موارد، ممکن است رسیدن خون لازم به رگ های حرکت اقتصادی را با موانعی مواجه سازد .ایران یکی از مصادیق عینی این شرایط است .در کشور ما در سال های بعد از جنگ جهانی دوم و آغاز سلطنت محمد رضا پهلوی بر اساس یک نگاه کاملا اشتباه،تمرکز توسعه ای کشور بر مرکز گذاشته شد.در این شرایط وقتی به شرایط شهرهای مختلف ایران نگاه می کردیم، با دو یا سه ایران متفاوت برخورد می کردیم .ایران اول در پایتخت و چند شهر بزرگ کشور بود که از جهات مختلف با پایتخت های اروپایی هماوردی می کرد .
ایران دوم در شهرهای درجه دوم کشور بود که با فاصله زیادی از نوع اول به مانند سایر شهرهای خاورمیانه بوده و ساختار شهرها با روستا ها تفاوت اندکی داشت .ایران سوم از نوع دوم هم شرایط بدتری داشت .ایران سوم در نقاط دورافتاده کشور و بیشتر در مناطق مرزی بود .این گروه از شهرها و روستاهای ما بیشتر به مناطق آفریقایی شباهت داشتند تا شهرهای کشوری که ادعای تمدن سازی بزرگ را در خاورمیانه داشت .
انقلاب اسلامی و محرومیت زدایی
با پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به اهداف و شعارهای اجتماعی رهبران جدید کشور، انتظار بر این بود که شرایط مناطق دور افتاده و مرزی کشور تحولاتی را شاهد باشد . در این زمینه تحولات مثبتی هم رخ داد .
در چهار دهه گذشته اقدامات قابل قبولی در زمینه رفع محرومیت از مناطق دورافتاده و محروم کشور انجام شد و در نتیجه این تلاش ها امروز مشاهده می کنیم که امکانات اساسی یک زندگی استاندارد مانند راه ،بهداشت ،مخابرات و … به غالب روستاهای دور از مرکز کشور رسیده است.هر چند در این زمینه کارهای مهمی هم بر روی زمین مانده است .
مرزداری با اعمال شاقه
بررسی شرایط معیشتی ساکنان مناطق مرزی کشور بیان کننده این واقعیت است که این افراد از نظر اقتصادی شرایط نامناسبی دارند.سطح پایین خدمات عمومی و اجتماعی، به همراه فقدان زمینه های اشتغال خانوارها از جمله مهم ترین دردهای مردم این مناطق است .
در این شرایط روی آوردن مرزنشینان به رویه های غیر قانونی کسب درآمد، یک رویه معمول است .این معضل پیچیدگی خاصی نداشته و فهم آن محتاج فرمول های پیچیده اقتصادی نیست .ساکنان مناطق مرزی کشور برای امرار معاش خانواده شان فرصت های مناسب شغلی ندارند و در این شرایط برای تامین حداقل های زندگی خود یا مجبور به کار در مناطق دور از خانواده بوده و یا اینکه مجبورند به کارهای خلاف قوانین و مقررات کشور روی آورند.البته باید یادآوری گردد که کارهای غیر قانونی مرزنشینان در مناطق مختلف، غالبا جزو مشاغل سخت ،پر خطر و در عین حال کم درآمد است.اما این افراد با قبول همه مخاطرات برای تامین نیازهای اولیه زندگی شان به این قبیل کارها می پردازند .به بیانی ساده تر چاره ای جز این کار ندارند.بخشی از پدیده قاچاق زاییده این شرایط است .

دولت و اعمال قوانین حاکمیتی
یکی از حقوق مسلم دولت ها در ساختارهای سیاسی مختلف، اعمال قوانین و مقررات لازم برای اداره جامعه است .این قوانین محدود به بخش خاصی از کشور نبوده و پیروی از آنها برای همه اتباع یک دولت الزامی است .در زمینه تصویب و اجرای قوانین مربوط به مبارزه با قاچاق کالا و تنظیم مناسبات گمرکی کشورها نیز حدود حاکمیتی نظام های سیاسی مطلق بوده و هیچ گونه شبهه ای نسبت به آنها وجود ندارد .اما مساله مهم تر در این زمینه این است که قبل از تصویب هر قانونی، دولتمردان باید به واقعیت های عینی جامعه توجه داشته باشند.
.بر اساس اعلام ملکی عضو کمیسون صنایع مجلس شورای اسلامی حداقل ۷۵ هزار نفر از مردم در استانهای غربی کشور از کولبری امرار معاش می کنند و هر تصمیم گیری در زمینه انسداد مرزهای غربی کشور معیشت این تعداد از خانواده ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد.کولبری جزو مشاغل بسیار سخت و پر خطر است و هر ساله تعدادی از هموطنان کرد ما، در حوادث این کار، جان شان را از دست می دهند.درآمد این کار پر خطر نیز بسیار اندک است .
علت اینکه یک شهروند کردستانی علی رغم همه مشکلات و مخاطرات به کولبری می پردازد این است که در مناطق غرب کشور زمینه های اشتغال افراد در صنایع ،خدمات و …فراهم نشده است .زمانی که ما این شرایط را ایجاد نکرده ایم، چطور می توانیم از شهروندان انتظار داشته باشیم از کولبری دست بکشند؟ این افراد برای سیر کردن شکم زن و بچه های خود باید چکار کنند؟
در نهایت بنظر می رسد در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی ایران وارد چهارمین دهه از حیات سیاسی خود شده است، مسئولان عالی نظام بهتر است با یک تغییر نگرش اساسی نسبت به مسائل معیشتی مرزنشینان در مناطق مختلف کشور ، برای رسیدن منابع اجرای طرح های بزرگ اشتغال زایی به مناطق دورافتاده کشور طرحی نو در اندازند.

محمد امین احسانی -سنندج

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن