آنتی شبهات

شبهه : پیامبر سخنی رو بیان کرده که ۲۵۰۰ سال پیش فیلسوفی که پیامبر نبوده هم بیان کرده بود !

آیه 30 سوره انبیاء

آوای سنت : مدتی است در فضای مجازی بخشی از یک مناظره قدیمی پخش می‌شود که در آن، شخص مسلمان ادعایی را مطرح می‌کند و دو شخص غیرمسلمان به او پاسخ می‌دهند. در اینجا می‌خواهیم این پاسخ‌ها را بررسی و نقد کنیم.

مسلمان: قرآن در سوره ٢١ آیه ٣٠ می‌فرماید که «آیا ناباوران ندیدند که آسمان‌ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آن‌ها را از هم شکافتیم و هر چیز زنده‌ای را از آب خلق کردیم.»

امروزه این یک حقیقت زیست شناسی است که به تازگی کشف شده. چه کسی می‌توانست این را ١۴٠٠ سال قبل بگوید؟ اینم مدرک (در جواب یکی از غیرمسلمانان)

🔘 غیرمسلمان اول:
این رو یکی ٢۵٠٠ سال پیش گفت که اسمش تالس بود.
او استدلال کرد که تمام حیات از آب نشات گرفته. این باور، یک دیدگاه کیهانی بود در زمان یونان باستان. خیلی رایج نبود اما قطعا پذیرفته شده بود.
پیامبر محمد سخنی رو بیان کرده که صدها سال پیش از او پذیرفته شده بود. کسی هم گفته بود که پیامبر نبود (منظور تالس)
پس وقتی غیرپیامبرها چنین چیزی رو گفتن، نمی‌تونی ادعا کنی که ساخته شدن حیات از آب رو پیشگویی کرده

☑️ پاسخ:
تالس فیلسوف یونانی بود که بیان داشت تمام هستی از آب بوجود آمده است و آب را عنصری می‌دانست که جهان ما از آن نشات گرفته است. (آب عنصر اولیه هستی است)

عقیده تالس بر این بوده که وجود هر چیزی به آب بر می‌گردد که چنین چیزی کاملا غلط و غیرعلمی است.
آیا کوه و خاک و عناصر طبیعی، از آب بوجود آمده‌اند؟ قطعا خیر.

اما قرآن چه می‌گوید؟
…جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ… (سوره انبیا/آیه ٣٠)
هر چیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم.

قرآن می‌فرماید «هر موجود زنده» از آب تشکیل شده است و این یک حقیقت علمی انکار ناپذیر است چون همه موجودات حداقل از یک سلول تشکیل شده‌اند که بخش زیادی از سلول و سیتوپلاسم سلول را آب تشکیل می‌دهد.
اما قرآن هرگز بیان نکرده که کل جهان هستی از آب نشات گرفته است درحالی که نظریه تالس این را می‌گوید!

اما ادعای بعدی که گفته است «پس وقتی غیرپیامبرها چنین چیزی رو گفتن، نمی‌تونی ادعا کنی که ساخته شدن حیات از آب رو پیشگویی کرده»

🔻منظور نزدیکش این است که وقتی غیرپیامبری می‌تواند چنین چیزی را بگوید پس آوردن چنین دلیل‌هایی، نشان از پیامبری نیست.

ثابت کردیم که چنین چیزی را غیرپیامبر نگفته است و تالس هم بیان داشته که هر عنصری از آب است که خب این اشتباه و غیرعلمی می‌باشد.
اما بیایید اینگونه درنظر بگیریم که دانشمند دیگری قبل از قرآن چنین گفته است.

آیا این موضوع ردی است بر ادعای الهی بودن قرآن؟
اگر در کل قرآن فقط همین موضوع بود و بقیه موارد فقط پند و اندرز اخلاقی بود، جا داشت کمی به سخن غیرمسلمان اول، بها داد. یک دانشمند که بخش زیادی از وقت و عمرش را با تفکر درباره اصل جهان و عنصر سازنده جهان گذرانده باشد، بیان کردن یک موضوع علمی در حوزه مطالعاتی‌اش، چیز عجیبی نیست. اینکه انیشتین آن نظریه‌های عظیمش را بیان می‌کند، معجزه نیست. اینکه یک دانشمند هوافضا در مورد بیگ‌بنگ نظریه‌ای را بیان میکند معجزه نیست. بلکه معجزه این است شخصی که نه درس خوانده و نه آموزش دیده و نه حتی سواد خواندن و نوشتن ساده را هم داشته در مورد شروع جهان با جدا شدن هستی از هم – گسترش پیوسته جهان هستی – شناور بودن ماه و خورشید در مدار (کیهان‌شناسی)، تشکیل تمام موجودات زنده از آب (زیست‌شناسی)، تاثیر کوه‌ها در زلزله (زمین‌شناسی)، تعیین پست‌ترین بخش در کره زمین (جغرافیا و ژئولوژی)، چرخه آب و چگونگی تشکیل ابرها و سنگین بودن ابرها (هیدرولوژی)، قسمت مسئول دروغگویی در مغز انسان (آناتومی انسان)، تشکیل جنین در رحم (فیزیولوژی جنین)، قوانین و تشریعات (مسائل حقوقی)، بیان دقیق سرگذشت مردمان و اقوام گذشته که با زبان و خط‌های مختلف سریانی، عبری، مصری قدیم، هیروگلیف، یونان باستان سخن می‌گفتند و می‌نوشتند و… مطالب دقیقی را بیان کند. آیا کسی بوده که در تمام این حوزه‌ها مطالب دقیقی را بیان کند که همه آن‌ها درست باشد و حتی یک اشتباه هم در آن نباشد؟!
اگر پیامبر آخرالزمان در تمدن ایران یا تمدن یونان و روم ظهور می‌کرد قطعا قوی‌ترین شبهات در موردش این می‌بود که او خودش این‌ها را از مردم متمدن و دانشمندان هم دوره و مکاتب فکری آن زمان گرفته است. اما او در بیابان‌های عربستان ظهور کرد تا شکی برای کسانی که خواهان حقیقت هستند، باقی نماند.

🔻منظور دورتری که این سخن دارد این است که پیامبرﷺ این مطالب را کپی کرده است!

که در پاسخ به این ادعا می‌گوییم:
١. وجود دو مورد مشابه همیشه دلیل بر کپی نیست چون ممکن است این موارد مستقل از هم باشند. با توجه به مطالب بالا هم، باید پیامبر به تمام دانشمندان زمین و تمام مراجع علمی آن زمان و تمام زبان‌های موجود در تمدن‌ها و تمام خط‌های نوشتاری آگاه می‌بود چون اکثر مطالب آن تمدن‌ها در آن زمان به زبان عربی ترجمه نشده بودند و در دسترس نیز نبودند.
٢. همچنین اگر کپی کرده است چرا فقط مطالب درستش را کپی کرده و اشتباهات حذف شده است؟ انگار که او شخصی بوده که همه درست‌ها را می‌دانسته و از ده سخن یک شخص، هشت سخن اشتباهش را حذف کرده و آن دو سخن دیگر را هم، بخش‌های غلطش را حذف کرده و بخش‌های درستش را تکمیل کرده و بعد آورده است!
آن هم پیامبری که حتی خواندن و نوشتن بلد نبود و کتابی برای مطالعه در دست نگرفته بود و نزد معلمی تعلیم ندیده بود!

عاقلانه‌تر این نیست که بپذیریم او پیامبر خدا بوده و هیچکدام از اینها حرف خودش نیست بلکه وحی از جانب خدا و کلام خداست؟
یا باید هرطور شده ثابت کنیم که او پیامبر خدا نبوده تا از ایمان آوردن به او خودداری کنیم و مجبور نباشیم که پیرو احکام و شریعت اسلام باشیم و اینگونه صرفا برای فرار کردن از زیر بار تکالیف و وظایف بندگی، بجای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کنیم؟!

🔘 غیرمسلمان دوم: اگر هر کتاب قدیمی رو ببینی، چیزهایی رو پیدا می‌کنی که پیامبرگونه به نظر میان و با خودت میگی اوه ببین چی گفته!
چرا خدا به محمد در مورد نظریه میکروبی بیماری‌ها چیزی نگفت؟
این چیز مهمی بود برای اینکه بهمون بگه.
او در دادن این اطلاعات مفید به ما شکست خورد!

☑️ پاسخ:
این مبالغه است بگوییم هر کتاب قدیمی مطالب پیامبرگونه دارد! اما اگر از ده ادعا و مطلب در کتاب‌های قدیمی، دوتای آن هم جالب باشد هشت مورد اشتباه و غیرعلمی در آن است و ثابت می‌سازد که فلان کتاب، الهی نیست. در ضمن، چیز شگفت انگیزی نیست اگر یک پزشک در مورد بدن انسان نظر درستی بدهد یا یک تاریخدان در مورد سرگذشت فلان قوم نظر درستی را ارائه دهد بلکه موضوع شگفت‌انگیز این است که یک شخص درس‌نخوانده کتابی ارائه دهد که ده‌ها موضوع مختلف از ده‌ها حوزه متفاوت را داشته باشد و همه هم درست و دقیق باشد و حتی یک اشتباه در آن نباشد!
اینکه چرا خدا در مورد نظریه میکروبی چیزی به ما نگفته چون این موضوع برایمان مفیدتر می‌بود، این سخن نشان از این دارد که اصلا این شخص هنوز نفهمیده ما چرا به این موارد در قرآن استناد می‌کنیم و اصلا چرا این موضوعات در قرآن آمده است. این اشارات به موضوعات مختلف برای نشان دادن عظمت خلقت است و همچنین برای این است که نشانه‌ای باشد برای انسان‌های قرن‌های دیگر تا برایشان ثابت شود که قرآن، کتاب الهی است.
«به زودی نشانه‌هایمان را در افق‌ها و در دل‌هایشان برایشان آشکار می‌کنیم تا برایشان مشخص شود که او حق است، آیا کافی نیست که پروردگارت بر هر چیزی شاهد است؟» (فصلت/۵٣)

خداوند برای یاد‌دادن علم‌تجربی به ما، این موارد را در قرآن ذکر نکرده بلکه این‌ها فقط نشانه هستند تا الهی بودن قرآن را ثابت کند و همچنین انسان با تفکر در این موارد، به عظمت خلقت و خالق آن پی ببرد، چون قرآن کتاب هدایت است و نه کتاب آموزش اکتشافات علمی!!

گفته است: «او در دادن این اطلاعات مهم به ما شکست خورد»

این افراد هنوز ماهیت دین و وظیفه پیامبری را نمی‌دانند و اعتراضاتی که می‌کنند بسیار ساده‌انگارانه است. مثل این است بگوییم چرا فلان معلم، لوله‌کشی بلد نبود پس او معلم خوبی نیست و در دادن اطلاعات مفید به ما شکست خورده است!
مگر قرار است قرآن، هر اطلاعاتی که در جهان وجود دارد را به ما بدهد؟ مگر قرار بوده که خداوند تمام علوم و رازهای خلقت را از طریق یک کتاب برایمان بفرستد؟ مگر چنین چیزی اصلا امکان‌پذیر است؟
«بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مُرَکب (جوهر) شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان مى‏‌یابد هر چند نظیرش (یک دریای دیگر) را هم (برای نوشتن) به کمک بیاوریم.» (کهف/١٠٩)

قرآن کتابی است برای هدایت و نشان دادن راه به انسان که از کجا آمده، چرا آمده و به کجا در حرکت است و چه کاری باید انجام دهد.
«همانا این قرآن به درست‌ترین و استوارترین راه هدایت می‌کند» (اسراء/۹)
حال بنظر شما، ارائه نظریه میکروبی، چه تاثیرِ بیشتری در هدایت این افراد نسبت به ارائه مطالب دقیق که اکنون در قرآن وجود دارد، داشت؟ درحالی که وقتی معجزه یا مدرکی ارائه می‌شود، باید خود آن موضوع بررسی شود و اثبات کنند که اشتباه است یا چیزِ عجیبی نیست نه اینکه مانند ناباوران قدیم (زمان پیامبران)، معجزه ارائه شده را نادیده گرفته و بگویند چون فلان موضوعِ دیگر، ارائه نشده است پس من به این معجزه هم ایمان نمی‌آورم!! این فرار از پذیرفتن حقیقت است و نه بررسی عادلانه و منصفانه دلیل ارائه شده. کسی که با دیدن آن همه نشانه در قرآن ایمان نیاورد، مطمئن باشید نظریه میکروبی و کل مسائل دیگر هم اگر در قرآن بیان می‌شد، ایمان نمی‌آورد و به نوعی آن را توجیه می‌کرد.

«و به راستى در این قرآن براى (هدایت) مردم از هر نوع مثالی آورده‌ایم (مثال علمی، مثال تاریخی، مثال اخلاقی، مثال اقتصادی، مثال سیاسی، مثال اجتماعی، مثال قیامتی، مثال تربیتی، مثال توحیدی و…) و اگر هرگونه آیه (و معجزه‌ی دیگری) برای آن‌ها بیاوری، کافران باز می‌گویند شما جز بر باطل نیستید» (روم/۵٨)

✍نویسنده: دکتر م.ا.
▪تهیه شده در: «رد شبهات ملحدین»

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن