آوای سنت : خدای تبارک و تعالی از الطاف بیکرانی که دارد، همواره ما انسانها را چه کافر باشیم یا مسلمان، تحت پوشش این الطاف قرار میدهد، و از نعمتهای بسیاری بهرهمند میسازد. حتی همان انسانی که گمان میکند بخت بد همواره با اوست، اگر شمار نعمتهایی را که اوتعالی به او داده بر شمارد، به یقین میفهمد که نعمتها از مشکلات و شادیها از غمها همواره بیشتر بوده است.
شما در نعمت چشم دقت کنید! چه نعمت بزرگی است این؟! اگر چشم نباشد هزینه پیوند یک چشم چقدر خواهد بود؟! و اینگونه نعمت گوش و سایر نعمتهای الهی.
کاری که انسان میتواند در قبال این نعمتها میتواند انجام دهد، دو چیز است:
۱- استفاده درست از آنها در جهتی که خالق این نعمتها و بخشنده آنها امر کرده، و از آن خوشنود میشود. زیرا از تمام نعمتها روزی بازخواست صورت میگیرد. حقتعالی میفرماید:
«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» [التکاثر، ۸] (سپس در آن روز از نعمتها سوال میشوید).
۲- ادای شکر الهی با بت هر نمعتی که اوتعالی به ما عنایت فرموده است.
اما این شکر چهگونه است و چهطور ادا میشود؟
بعضی از انسانها گمان میکنند همین که انسان به زبان خود بگوید “خدایا شکرت”، حق شکر پروردگار ادا میشود. در حالی که آموزههای دینی برای انجام شکر سه محور را بیان فرمودهاند:
محور شکر قلبی
در مرحله محور شکر قلبی، یک بنده مؤمن و متعهد به خدا (ج) باید به این یقین کامل برسد که تمام نعمتها، چه کوچک باشند یا بزرگ، چه حسی باشند یا معنوی، همه و همه از سوی خداوند متعال است، و هچکس دیگری توان دادن نعمتی را ندارد که خدا(ج) از انسان منع کند، و یا توان منع نعمتی را ندارد که او تعالی ارزانی دارد.
خداوند متعال(ج) میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ» [فاطر۳]
(ای مردم! نعمت خدا را برخویشتن بهیاد آورید، آیا خالقی غیر از خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد، نیست خدایی جز او پس به کجا میروید؟)
تعبیر به “نعمت الله” به خوبی نشان میدهد که همه نعمتها از جانب خداوند متعال است. بنا بر این، هرچه نعمت است از جانب اوست، و غیر از او کسی دیگر، نه در آسمانها و نه در زمین نمیتواند به انسان نعمتی ارزانی بدارد.
منظور از شکر قلبی این است که شخص در تمام وجود و نهان و نهاد خود به این قناعت برسد، و به این از تَه دل بیندیشد که بخشنده این همه نعمت باریتعالی است و بس. و این دانش موجب تقویت ایمان در شخص گردد. این از شعبات توحید هم هست که انسان چنین بیندیشد و چنین باوری داشته باشد.
پس اولین ثمره شکر در قلب با ازدیاد ایمان و یقین تبلور پیدا میکند. و مناسب هم چنین است که یک بنده مؤمن همواره شکر گزار باشد، و در کنار آن ایمان خود را نیز تقویت کند.
محور شکر زبانی
در کنار شکر قلبی که اثر آن ازدیاد یقین و ایمان در قلب است، شکر زبانی نیز لازم و ضروری است. منظور از این شکر اینست که انسان بهنعمتهای الهی و احسان و فضل او اعتراف داشته باشد، و پیوسته ذکر این نعمتها و ذکر بخشنده آنهارا بر زبان بیاورد و نقل مجالس خویش سازد.
لزوم شکر زبانی شباهت به لزوم اعتراف زبانی در ایمان دارد. یعنی همانگونه که شخص به منظور اکمال ایمان لازم است تا به زبان نیز اقرار و اعتراف نماید، به همان سان لازم است تا در شکر نیز به زبان اقرار و اعتراف داشته باشد. و همانگونه که بر لزوم اقرار زبانی در ایمان از سوی علمای اسلام تأکید و توصیه صورت گرفته، به همان سان در شکر نیز از سوی دانشمندان دینی توصیه و تأکید صورت گرفته تا یک بنده شکور الفاظ شکر را بر زبان جاری نماید.
بهترین و مهمترین الفاظ شکر زبانی گفتن: “الحمد لله” است. علما و مفسرین کرام در تفسیر سوره مبارکه فاتحه تصریح میدارند که حمد مفهوم شکر را نیز در خود دارد.
باری! اگر ما به سنت پیامبر اسلام(ص) رجوع کنیم در میابیم که نبی مکرم اسلام(ص) همواره در مقام شکر زبانی از این جمله بسیار زیبا “الحمد لله” استفاده میکردند.
چنانچه روایت شده که هنگام فراغت از طعام میفرمود: «الحمد لله الذی أطعمنا و سقانا و جعلنا من المسلمین»
(سپاس خدایی که ما را طعام داد و نوشانید و از جمله مسلمانان قرار داد)
و هنگام بیدار شدن از خواب میفرمود: «الحمد لله الذی احیانا بعد ما أماتنا و إلیه النشور»
(سپاس خدایی را که ما را بعد از مردن زنده نمود و بهسوی اوست بازگشت)
و از جمله ادعیه صبحانه ایشان است که میفرمود: «اللهم ما أصبح بی من نعمه أو بأحد من خلقک فمنک وحدک لا شریک لک فلک الحمد والشکر». (المنجد، محمد بن صالح. ۱۴۲۵ سلسله اعمال القلوب. جده: دارالباز للنشر و التوزیع ج۲ ص۵)
(پروردگارا آنچه از نعمت که امروز صبح با من یا با یکی از خلایق تُست، از جانب تو که یگانهای و شریک نداری میباشد پس حمد و شکر برای تُست).
حتی در حالت عطسه نیز میفرمود: “الحمد لله”. و در همه مواردی که مستوجب شکر بود، ایشان از گفتن الحمد لله یا همان شکر زبانی استفاده میکردند و اثر شکر را بر زبان مبارک خود جاری میساختند.
محور شکر به جوارح و اعضا
بسیاری از علما در کنار شکر قلبی و زبانی، شکر به جوارح و اعضاء را نیز لازم و ضروری میدانند، یعنی میگویند لازم است تا آثار اعتراف زبانی و یقین قلبی شکر بر جوارح نیز جاری گردد، و تمام اعضای انسان تحت تأثیر شکر، التزام خود را به شریعت اسلام و تواضع در برابر پروردگار عالم بهنمایش بگذارند.
روی همین اساس پیامبر اسلام(ص) فرمود: «کل ابن آدم یصبح وعلى کل سلام ومفصل صدقه» (سلسله اعمال القلوب ج۲ص۶)
(هر بنی آدم صبح میکند در حالیکه بر هر سلامتی و بر هر مفصلی از مفاصلش صدقه است)
آنگونه که در این حدیث مشاهده میشود بر هر مفصل که انسان در حدود ۳۶۰ مفصل دارد، شکرانه سلامتی لازم است و باید انسان در این راستا صدقه بدهد.
یقیناً که بهترین شکر عضوی، دادن صدقه است که موجب دفع بلا و تقویت پایههای نعمت میشود، و در آن تعاطف و تکافل اجتماعی، کمک و نوع دوستی، تعاون و همکاری و … در حد اعلای آن به نمایش گذاشته میشود. و در حصه فقر زدائی گامی بزرگ به شمار میرود. روی این اساس پیامبر گرامی اسلام(ص) و علمای کرام روی دادن صدقه تأکید فراوان دارند.
پس اثر شکر جوارح و عضوی اینست که التزام انسان به شریعت الهی بیشتر گردد به اینصورت که زبان انسان دروغ نگوید و غیبت نکند، گوش انسان سخن باطل و غیبت را نشنود، چشم انسان از دیدن نا محرمان دوری گزیند، دستان و پاهای انسان مرتکب کدام خلاف نشوند، و اینگونه تمام اعضا و جوارح به نشانه شکر، التزام خود را به شریعت الهی حفظ کنند.