آوای سنت : هنجارهایی که از سوی اسلام به عنوان راهکارهای زندگی برای انسانها مطرح شده بر خاسته از نیازهای مادی و معنوی، حسی و روحی این انسانهاست که توسط پروردگاری علیم و حکیم وضع شده است. خدایی که میداند چه آفریده و بر مکنونات دل آدمیان نیز اشراف کامل دارد. او با علم و دانایی منحصر به فرد خود انسان را به گونهای توجیه میکند که بتواند زندگی دنیوی خود را به سامان کند و مطابق ارزشهای شخصیتی و جایگاه خود این زندگی را تنظیم نماید.
یکی از مهمترین این هنجارها که در جامعه اسلامی حایز اهمیت فراوان است رویکرد اجتماعی “احسان” میباشد. احسان یعنی نیکی. این نیکی شاخ و برگهای فراوانی دارد: از گفتن سخن نیک گرفته، تا گذشت و بردباری، تا نصیحت و خیرخواهی، تا کمک مالی، تا معاشرت نیک، تا رفاقت و همکاری، تا همیاری و همراهی و خلاصه همه آنچه در مفهوم احسان و نیکی داخل است.
حوزههای این نیکی نیز متفاوت میباشد. حقتعالی در آیه سی و شش سوره مبارکه نساء برخی از این حوزهها را اینگونه بیان داشته است:
{وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً} [النساء، ۳۶]
(و خدای را عبادت کنید و به او هیچ چیزی را شریک نیاورید و به والدین نیکی نمایید و به صاحبان قرابت و یتیمها و مساکین و همسایه قریب و همسایه بعید و رفیق و همراه و وامانده در راه و بردگان که خدای تعالی هر خیال پرداز فخر فروش را دوست نمیدارد).
در این آیه مبارکه دساتیر بسیار مهمی در عرصه کنشهای اجتماعی مطرح شده است. سر لوحه این آیه را دو نکته بارز تشکیل میدهد:
– عبادت خدایتعالی که این عبادت باید بدون شرک و در ضمن رعایت کامل توحید و یکتا پرستی و مخصوص حضرت حقتعالی باشد لا غیر.
– احسان و نیکی که مشتمل است بر نیکی به:
۱- پدر و مادر که مستقیماً بعد از عبادت خدای تعالی جایگاه گرفته و نشان میدهد که مرتبه آن بسیار والاست.
۲- صاحبان قرابت اعم از قرابت نَسَبی یا سَببی یا حَسبی.
۳- نیازمندان و طبقات محروم جامعه به خصوص یتیمها و مساکین.
۴- همسایه پهلویی یا کسی که دیوار به دیوار انسان است. چنین همسایهای از طریق همسایگی به انسان قرابت حاصل میکند.
۵- همسایه دور تر که آنهم چون همسایه است با انسان قرابت و نزدیکی دارد.
۶- رفیق و همراه چه رفیق زندگی باشد مانند همسر، یا رفیق سفر باشد و یا رفیق کار مانند همکار اداری یا شریک تجاری و از این قبیل.
۷- کسی که در راه بازمانده و توان مالی ادامه سفر یا بازگشت به خانه خود را ندارد.
۸- بردگانی که در ملکیت انسان قرار دارد.
همه اینها مستحق احسان و نیکی هستند و باید مورد توجه هر انسان مؤمن و مسلمانی قرار گیرند. اسلامَ یک شخص و ایمان او زمانی تبارز مییابد که به این طبقات هر کدام مطابق نیازش کمک نماید.
اگر فقیر و مسکین است باید در راستای حل مشکلات مالی او سعی و تلاش شود.
اگر رفیق سفر است باید با او طوری رفتار کرد که دو برادر با هم رفتار میکنند و باید که در تمام فراز و فرودهای سفر با او همراه بود.
اگر شریک زندگی و همسر است نیز باید با او معاشرت نیک و حسنه داشت و نیازهای جسمی، روحی، مادی و معنوی او را مرفوع کرد و از دَر مهربانی و لطف با او وارد شد.
اگر همسایه است که به حدی حق و حقوق دارد که رسول الله (ص) بیم آن داشتند تا جبرئیل (ع) ایشان را نفرماید که همسایه از همسایه ارث میبرد، چه همسایه صاحب قرابت باشد یا همسایه قریب بدون قرابت یا همسایه بعید و دور.
اگر همکار اداری یا تجاری یا کارگری است نیز از حق رفاقت و همراهی بر خوردار است و مشمول این احسان میباشد. با او نیز باید به خوبی رفتار شود و هرگاه نیازمند احسان گردد باید از بذل هیچگونه احسان محروم نشود.
و اگر برده است که باید حقوق بردگان نیز رعایت گردد. در حال حاضر خوشبختانه که برده وجود ندارد و اگر وجود هم میداشت تمام بردگان به حکم آموزههای قرآن مستحق احسان و نیکی بودهاند.
یک انسان مسلمان به حکم ایمان و اسلام خویش ذاتاً محسن یعنی اهل احسان است. او نیکی میکند و خیرخواه است. به همه کس و همه چیز. حتی به حیوانات و محیط زیست. اگر حیوانی میبیند در جایی گیر افتاده و توان رهایی خود را ندارد سعی و تلاش میکند تا او را از مخمصهاش برهاند. اگر در محیط زیست چیزی را میبیند که باعث بر آزار و اذیت انسانها میشود، آنرا از مسیر آنها بر میدارد و دور میسازد. چنین کسی دیدگانش همواره به دنبال احسان و نیکی میگردد.احسان را میتوان از آثار مهم ایمان و اسلام دانست. کسی که ایمان و اسلامش نیکو باشد حتماً محسن و از اهل احسان است و به هر اندازه که در احسان او افزونی باشد به همان اندازه علو درجات ایمانی و اسلامیاش نمایان میگردد.
بیایید همه ما اهل احسان و نیکو کاری باشیم. و به همه نیکی کنیم بدون این که توقع احسانی را از جانب کسی دیگر داشته باشیم. چه زیبا گفت شاعر شیرین بیان:
تو نیکی میکن و در دجله انداز که الله در بیابانت دهد باز