مقالات و یادداشت ها
موضوعات داغ

انسانهایی درخط مقدم مبارزه با کرونا

ضرورت توجه به آسیب های روحی و روانی پرستاران

آوای سنت: چند روز پیش در پی انتشار خبر های کرونایی با خانم پرستار جوانی در گفتگوی تلگرامی بودم . این پرستار محترم در قسمتی از مطالب خود، جمله ای را عنوان کردند که عمق احساسات شان را می توان پشت تک تک کلمات، حس کرد.

این پرستار جوان که به تازگی تحصیلات دانشگاهی خود را به پایان رسانده و درحال حاضر دورهٔ طرح پرستاری خود را در یکی از بیمارستان های ویژه کرونا می گذارند، این طور نوشت:

«قبلا ها خیلی کم پیش میومد که مریضی فوت کنه .اگر فوت می کرد هم معمولا هم، افراد مسن بودن که…؛ الان واسه تک تک مریضا، دوست دارم بشینم و گریه کنم خودم!»

نمی دانم این احساس پر از رنج را چه بنامم؟! احساس غم، درماندگی، ترس، اضطراب یا…؟

فکرم درگیر بود که چه شغل طاقت فرسایی! از نزدیک شاهد درد و تألم دیگران بودن و در عین حال تلاش برای درمان آنها!

در فرهنگ لغت فارسی معین کلمهٔ «پرستار» به معانی: عابد، پرستنده، پاسدار، حافظ و… آمده است. به راستی کدام یک از این معانی سزاوار این گونه انسان ها است؟

همه می دانیم و شاهد هستیم که در طی چند ماه اخیر، به علت شیوع بیماری کرونا و اعلام وضعیت بحرانی  میزان کار و فشار روانی بر روی این عزیزان چندین برابر شده است.

در آنجا، در خط مقدم مبارزه، پاسداری و حفاظت، با جان و دل ایستاده اند و به گفته آن پرستار جوان، در کنار تک تک بیماران، درد می کشند!

بیماران یکی یکی درمان می شوند و می روند، برخی هم به دعوت حق، لبیک می گویند و‌…

یک روز، یک ماه، یک سال و شاید سی سال به طور مدوام این تصاویر و این دردها و این حوادث!

در کنار نگاه ملتمسانه و درمانده بیماران، مسئولیت پاسخگویی به نگرانی های خانواده ها و همراهان بیمار، مسئولیت انتظارات پرسنل و مسئولین ذیربط و از طرفی هم افکار، نگرانی ها و برنامه های خانوادگی!

زندگی در محیطی پر از فشار و استرس، که اگر مدیریت نشود، حداقل اثرات آن، درماندگی و از پا افتادگی خواهد بود.

این نکته حائز اهمیت است که کورتیزول به عنوان هورمون استرس که در موقعیت های پرفشار ترشح می شود و مقدار معینی از آن در بدن اثرات مثبتی جهت مقابله و دفاع ودر پی آن حفظ تعادل حیاتی بدن ایجاد می کند، اگر بیش از حد و یا به طور مدوام و طولانی مدت ترشح شود، اثرات سوئ چون افزایش فشار خون، اختلالات در میزان قند خون، تضعیف سیستم دفاعی بدن، اختلال در عملکرد های شناختی و… خواهد داشت.

امّا این روزها، در بحران کرونایی، آیا پرسنل بیمارستانی، به ویژه پرستاران محترم، قدرت مدیریت احوال خود را دارند؟ آیا ایشان به سلامت روان خود توجه می کنند تا از اثرات سوئ عدم آن در امان بمانند؟!

به راستی چه کسانی مسئول تامین و حفظ سلامت روان این عزیزان هستند؛ خانواده، بستگان، دوستان، همکاران، مسئولین و رؤسای ذیربط؟ چه کسانی؟

با توجه به پیشینه و شواهد به نظر می رسد، عزم ملّی لازم است؛ یعنی حمایت کل اجتماع؛ تک تک افراد جامعه مسئول این مهم می باشند!

احترام، همکاری، همدلی و همراهی، تشویق، قدردانی و سپاسگزاری، همگی همان حمایت اجتماعی خواهند بود که در حفظ سلامت روان این انسان های خدوم کارساز خواهد بود!

آیا ما به این مسئولیتی که برگردنمان هست توجه داریم؟؟!!!

ماریا مرجانی روانشناس

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن