مقالات و یادداشت ها

تأملی در آرامش و آسایش

دکتر عبدالمجید صمیم

آوای سنت : زندگی‌های امروزی را نمی‌توان از هر جهت بر طبق مرام و خواست خود برابر کرد. هر چند انسان سعی و تلاش کند، باز هم در گوشه‌ای از زندگی نقصی و مشکلی باقی می‌ماند. این وضعیت کاملاً طبیعی است. قرار نیست دنیا بهشت باشد، زیرا جایی که در آن مشکلی نیست، بهشت می‌باشد.

لیکن این به معنی آن نیست که انسان در راستای رسیدن به آرامش و آسایش سعی و تلاش نکند. اسباب و وسایل فراوانی وجود دارد که انسان را به آرامش و آسایش می‌رسانند. خدای تعالی این اسباب و وسایل را در پدیدارهای مختلفی قرار داده است، برخی از این پدیدارها مادی هستند و برخی معنوی.

قبل از این‌که به بیان برخی از اسباب و وسایل آسایش و آرامش بپردازیم، بد نخواهد بود بر این‌نکته تأکید کنیم که میان آرامش و آسایش رابطه متقابل وجود دارد، به این معنی که هرگاه آرامش به دست آید انسان آسوده است و آن‌گاه که انسان آسوده خاطر باشد، طبیعتاً آرامش نیز دارد، و بر عکس اگر انسانی آرامش نداشته باشد آسایش نیز ندارد و اگر آسایش نداشته باشد از آرامش محروم خواهد بود.

اسباب آرامش و آسایش

هر کدام از آرامش و آسایش از خود طوری که قبلاً بیان نمودیم اسبابی دارند. اسباب آرامش معمولاً معنوی و روحی و اسباب آسایش وابسته به امور مادی و حسی روزگار مایند. انسان هر کدام از این دو امر را که می‌خواهد باید به دنبال اسباب آن دو برود، و چون هر انسانی به هر دوی این‌ها نیاز دارد، پس باید به دنبال اسباب هر دو باشد.

ایمان و نقش آن در آرامش
بزرگترین و مهمترین سبب و و سیله آرامش بر اساس آموزه‌های اسلام ایمان است. ایمان نوعی باور و یقین قلبی است که با خود اقرار به زبان و عمل به جوارح و اعضا را دارد. یعنی به خاطر آن‌که انسان ایمان داشته باشد باید هم به باور قلبی برسد و هم بر زبان خویش ایمان را همواره تلقین کند و یاد آوری نماید، و نیز در تمام اعضا و جوارح خود آثار ایمان را تبارز دهد. به این صورت ایمان در تمام اعضای وجودش خود را نشان می‌دهد، در قلبش به شکل باور و یقین، برزبان به شکل اقرار و اعتراف و تلقین و بر سایر اعضا و جوارح به شکل بروز آثار و پیامدها.

کسی‌که ایمان داشته باشد، تمام وجودش لبریز از آرامش می‌شود، به شرط آن‌که ایمانش در درجه بلندی از درجات ایمان قرار داشته باشد. هر چه درجه ایمان انسان بیشتر و بالاتر باشد، میزان آرامش آن شخص نیز بیشتر خواهد بود.

از لوازم ایمان یکی هم این است که انسان به یقین بداند هر اتفاقی که در این دنیا برای هر موجود و هر پدیده‌ای می‌افتد به تقدیر و برنامه ریزی خدای تبارک و تعالی صورت می‌گیرد و حق تعالی تقدیرات خلایق را سنجش و برنامه ریزی نموده است. این برنامه ریزی‌ها توسط خداوند بزرگ جل جلاله صورت گرفته و انسان باید به آن تسلیم شود. هر انسان مؤمنی باید بداند که هر اتفاقی که برای او می‌افتد برایش خیر و خوبی است. رسول گرامی اسلام (ص) فرمود:
«شگفت است از کار مؤمن که همه امورش به خیر است. اگر به او خوبی برسد شکر می‌کند و این برای او خیر است و اگر بدیِ برسد صبر می‌کند پس برایش خیر است».

پس هر آن‌چه برای یک انسان مؤمن می‌رسد برای او در نهایت خیر و خوبی است. شاید در دنیا و بر حسب ظاهر کاری و امری و پدیده‌ای بد به نظر برسد، اما در واقع خیر است، زیرا خداوند (ج) بدی‌ها، مشکلات و بیماری‌ها را سبب کفاره گناهان می‌گرداند و در آخرت و یا در دنیا و یا در هر دو بابت آن‌ها اجر و مزد فراوان و نعمت بسیار می‌دهد.

دنیا و نقش آن در آسایش
نباید تصور شود که شریعت اسلام فقط به امور اخروی و معنوی اهمیت می‌دهد و می‌پردازد و دنیا و اسباب آن ارزشی در این دین ندارند، خیر چنین نیست. شریعت مقدس اسلام ارزش و اهمیت فراوانی برای امور دنیوی قایل است.

لیکن اسلام تأکید دارد که خالق دنیا خداوند متعال است و اوتعالی جل و علا امور دنیا را وابسته به اسباب و وسایل مختلفی قرار داده که رسیدن به هر امر دنیوی مرهون دست یابی به آن سبب است، به عنوان مثال هر کسی خواسته باشد پرواز کند می‌تواند این کار را انجام دهد ولی با ابزار و وسایلی که بتواند او را به آسمان ببرد مانند هواپیما. هر کسی که می‌خواهد پرواز کند باید از اسباب و وسایل لازم پروازی استفاده کند ورنه نمی‌تواند پرواز نماید.

انسان اگر بیمار شود باید اسباب و وسایل لازم تداوی بیماری را بیابد و آن‌ها را مورد استفاده قرار دهد تا شفایاب شود. اگر گرفتار هوای سرد یا گرم گردد باید از وسایل گرمایی و سرمایی استفاده نماید و این‌گونه هر امری در زندگی مرهون اسباب و وسایلی است که باید مورد توجه واقع شوند.

اگر آرامش انسان وابسته به ایمان است، اما آسایش او وابسته به دنیا و اسباب و وسایل آن می‌باشد. البته ایمان هم نقش خود را در آسایش دارد، زیرا ایمانداری و دینداری موجب آرامش است و آرامش حتماً با خود آسایش دارد.

پس انسان باید تلاش کند مدارج بلندی را در ایمانداری و دیانت طی کند و در عین حال به دنبال اسباب و وسایل آسایش دنیوی نیز برود تا که مطابق قوانین هستی هم به آرامش برسد و هم به آسایش.

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن