آوای سنت : سودان یکی از کشورهای اسلامی قاره آفریقاست. این کشور به لحاظ مساحت سومین کشور بزرگ آفریقا به شمار میرود، در حالی که قبل از انفصال جنوب بزرگترین کشور آفریقایی بود.
اصل واژه “سودان” از “سود” گرفته شده که به معنی سیاه است. نام این کشور اساساً “بلاد السودان” یعنی سرزمین سیاهان است، زیرا اکثریت قریب به اتفاق آن را سیاهان تشکیل میدهد. البته این سیاهی بر دو قسم است: سیاهی شدید که بسیاری از آنها در جنوب و غرب سودان سکونت دارند، و سیاهی کمرنگ یا به تعبیر عربها “اسمراللون” که بیشتر در شمال و شرق سودان ساکنند.
این کشور آفریقا ۴۹ میلیون نفر جمعیت دارد و باکشورهای مهم و بسیاری از آفریقا مرز مشترک و ممتد و طولانی دارد. از جمله مهمترین همسایههای این کشور: مصر در شمال، لیبی در شمالغرب، چاد در غرب، آفریقای مرکزی در جنوب غرب، و سودان جنوبی میباشند. این میرساند که تحولات سودان به هر حال میتواند بر کل قاره آفریقا که مهمترین کشورهای آن همین کشورها هستند تأثیر بگذارد.
سودان مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی تاریخ پُر فراز و نشیبی داشته است. این کشور در ماقبل استقلال خود در سال ۱۹۵۶ میلادی تحت سلطه امپراتوری عثمانی، مصر و انگلیس قرار داشته و در این سال توانست استقلال خود را از بریتانیا بگیرد.
سودان پیوسته با مشکل جنگ داخلی روبرو بوده است، زمانی که سرزمینهای جنوب سودان به منظور استقلال با دولت مرکزی این کشور میجنگیدند و در جریان این جنگها صدها هزار نفر کشته و میلیونها تن دیگر مهاجر شدند. در غرب سودان نیز درگیریهای خونینی پیوسته در جریان بوده، زیرا در این منطقه بومیان آفریقایی تبار از عدالت موجود در تعامل خویش با عربتبارهای ساکن آن منطقه که تحت حمایت شدید دولت مرکزی قرار دارند ناراض اند و بارها دست به سلاح برده و وارد درگیریهای خونین شدهاند.
مشکل جنوب سودان و جنگهای آن بالآخره در سال ۲۰۱۱ میلادی با انفصال جنوب از شمال و تشکیل دولت سودان جنوبی حل شد، اما مشکل دار فور همچنان باقی است.
جنگ فعلی سودان میان دو عنصر عمده و مهم از ارتش سودان در جریان است: یکی ارتش سودان تحت رهبری عبدالفتاح برهان و دیگری نیروهای واکنش سریع تحت رهبری محمد حمدان دگلو معروف به حمیدتی.
دولتهای مختلف سودان که غالباً نظامی و برخاسته از کودتاها بوده به خصوص رییس جمهور سابق سودان ژنرال عمر حسن البشیر که بعد از کودتای ۲۰۱۹ میلادی از قدرت خلع شد و فعلاً در زندان بسر میبرد، به منظور مبارزه با تحدیات مختلفی که از جانب سودان جنوبی و شورشیان دارفور، و شورشیان استان جنوب کردوان و استان نیل آبی و احتمال کودتاهای نظامی شکل میگرفته، گروهی شبه نظامیِ را به نام نیروهای پشتیبان سریع (قوات الدعم السریع) تشکیل دادند. قوام این نیرو را یکصدهزار تن تخمین میزنند که متشکل از شبهنظامیانی است که در جنگهای مختلف سودان در جنوب و غرب اشتراک کردهاند و تجربه جنگی خوبی را حاصل نموده توسط ارتش این کشور به خوبی تجهیز شدهاند. عنصر مهم در نیروهای واکنش سریع ملیشههای جنجاوید است که گروهی عربتبار و خشن و مسلح در منطقه دارفور هستند که به دفاع از دولت سودان همواره با شورشیان دارفور میجنگند. ملیشههای جنجاوید متهم به این هستند که در منطقه دارفور دست به کشتار جمعی و نقض وسیع حقوق بشر زدهاند.
در جانب مقابل ارتش سودان قرار دارد که تمام امکانات رسمی دولتی را در اختیار دارد و توسط مجموعهای از ژنرالهای چند ستاره اداره میشود. ارتش سودان همواره بر مقالید حکم در سودان تسلط داشته است. ارتش در اکثر دوره ما بعد استقلال از طریق کوتاهای نظامی سلطه دولتی را در اختیار گرفته است.
بعد از استقلال ژنرال ابراهیم عبود در سال ۱۹۵۸ کودتا کرد و شش سال حکومت نمود. در سال ۱۹۶۹ سرهنگ جعفر نمیری کودتا کرد و به مدت ۱۶ سال دکتاتوری نظامی را در سودان برقرار نمود. در سال ۱۹۸۵ ارتشبد عبدالرحمن سوار الذهب کودتا نمود و در سال ۱۹۸۹ ژنرال عمر حسن البشیر کودتا کرد که به مدت سی سال بر سودان سلطه داشت تا اینکه در سال ۲۰۱۹ ارتش این کشور به رهبری ژنرال عواد بن عوف و ژنرال عبدالفتاح برهان بعد از بروز نارضایتیهای گسترده در خیابانها که بر علیه حکومت البشیر صورت گرفت دست به کودتا زدند که در این میان نقش نیروهای واکنش سریع به رهبری ژنرال محمد حمدان دگلو برجسته بود به خصوص که این نیروها توانستند دست به سرکوب و سیع و گسترده تظاهر کنندگانی بزنند که خواهان سپردن قدرت به حکومتی غیر نظامی بودند.
بعد از کودتای سال ۲۰۱۹ وزیر دفاعی که دست به کودتا زده بود از قدرت کناره گرفت و عملاً قدرت در دستان ژنرال عبدالفتاح برهان قرار گرفت که کشور را توسط شورای نظامی متشکل از فرماندهان نظامی اداره میکرد. در این شورا ژنرال دگلو به حیث رهبر نیروهای واکنش سریع به عنوان معاون شورای نظامی انتقالی به کار گماشته شد. اما مدتی بعد اختلافات میان ژنرال دگلو و عبدالفتاح برهان اوج گرفت. دگلو کودتای نظامی ۲۰۱۹ را یک اشتباه تاریخی و راهبردی خواند و از آن لحظه به بعد مسیر خود را از شورای نظامی جدا کرد. در جانب دیگر ارتش سودان به رهبری برهان این موضعگیرهای ژنرال دگلو را مخالف آرمانهای کودتا گران دانست و تصمیم به ایجاد محدودیتهای شدید به دگلو و نیروهای واکنش سریع گرفت که کم کم منجر به موضعگیریهای شدید او و نیروهایش شد. نیروهای واکنش سریع خواستند قدرت و توان نظامی خود را حفظ کنند، در حالیکه ارتش سودان این قدرت و توان را موجب وهن و سستی دولت نظامی سودان میدانست و تصمیم داشت به هر وسیلهای شده نیروهای واکنش سریع را کنترل و کوچک نماید.
این تلاشها سبب شد تا فضای بی اعتمادی و کودتا در درون کودتا نزد نیروهای واکنش سریع شکل بگیرد و زمانیکه قرار شد در ضمن یک موافقتنامه مورد تأیید بین المللی قدرت دولتی از ارتش و نیروهای واکنش سریع به یک دولت انتقالی انتقال یابد، در این اثنا بحثهای دمج نیروهای واکنش سریع و جدول زمانی این کار به میان آمد که بر حدت و شدت اختلافات افزود و طرفین را عملاً در مقابل هم قرار داد. ژنرال دگلو به این نتیجه رسیده بود که هدف از همه این سیاستگذاری ها نیروهای واکنش سریع و منحل کردن این نیروها از طریق دمج در ارتش است که با مقاومت وی مواجه شد و این سبب گردید تا نیروهای واکنش سریع آرایش نظامی بگیرند و آماده دفاع و هجوم گردند.
در پانزدهم اپریل سال ۲۰۲۳ نیروهای واکنش سریع به جهت تصرف مراکز دولتی حرکت نظامی بزرگی را آغاز کردند که با واکنش سریع نیروهای ارتش مواجه شد و عملاً درگیری به منظور تصرف مناطق و ادارات بیشتر میان طرفین شدت یافت و کشور را تا آستانه جنگ داخلی به پیش رفت.
در آن زمان بسیاری از کشورهای دور و نزدیک، برخی از سازمانهای جهانی از جمله سازمان ملل متحد از طرفین درگیری خواستند با انجام گفتگوهای سازنده به این جنگ پایان دهند، اما طرفین که بقای خود را در بقای این جنگ مییابند از قبول این پیشنهادات اعراض نموده و بارها آتش بسی را که میان طرفین با مداخله کشورهای آمریکا و عربستان امضا شد را شکستند و بار دیگر درگیرها شدت گرفت.
ناظران بر این باورند که اگر این جنگ به زودی مهار نشود امکان سرایت آن به کشورهای منطقه و مناطقی از سودان که گرفتار منازعات قومی و نژادی است وجود دارد و این به ذات خود سبب پارچه پارچه شدن بیشتر سودان خواهد گردید و این کشور نهایتاً در دام گروههای از قبیل داعش، القاعده یا سایر گروهها خواهد افتاد و جنگها نیز بُعد دینی و مذهبی و قومی به خود خواهد گرفت که اگر چنین شود سودان گرفتار سرنوشتی چون سرنوشت “صومال” و “رواندا” خواهد شد که میلیونها انسان بر اثر منازعات قومی به کام مرگ رفته و یا مهاجر و اسیر و زخمی شدهاند.
آنچه در سودان میگذرد یک جنگ تمام عیار قدرت است و بس. طرفین نزاع یعنی ژنرال عبدالفتاح برهان و ژنرال محمد حمدان دگلو بر سر حفظ قدرت تلاش میکنند. طبیعی است در هر نقطه از جهان اگر جنگی شعلهور گردد خیلی زود حامیان داخلی و بین المللی خود را خواهد یافت و اطراف جنگ میتوانند به کمک بازیگران بین المللی ماشین جنگ را به حرکت در آورند ولی آن کس که از این میان ضرر و زیان حقیقی را دریافت میدارد مردم بی گناه و بی بضاعت سوداناند که پیوسته گرفتار فقر، تنگدستی، قحطی و خشکسالی اند. چنانکه در سایه چنین جنگهای استقلال سیاسی و تمامیت ارضی سودان نیز با خطر جدی مواجه خواهد شد.