مقالات و یادداشت ها

تأملی در احکام و مناسک حج و مشاعره مقدسه (۱)

فلسفه و احکام احرام در منظومه حج

آوای سنت : مراسم حج و نیز عمره با احرام شروع می‌شود. احرام در لغت به معنی حرام کردن است و نیز به معنی در حرمت شدن. از معانی دیگر آن داخل شدن در ماه‌های حرام، داخل شدن در سرزمین حرم و بازداشتن از چیزی است. (دهخدا).

تمام این معانی در امر احرام صدق می‌کند:

– با احرام شخص بسیاری از امور حلال را بر خود حرام می‌کند، چون شرع بر او حرام نموده است، اموری مانند: نزدیکی و مقاربت با همسر که هم از سوی مرد حرام می‌شود و هم از سوی زن. یعنی نه مرد می‌تواند تقاضای یا اقدام به مقاربت و نزدیکی نماید و نه زن می‌تواند چنین تقاضایی را مطرح کند. و نیز مانند شکار حیوانات که قبل از احرام بر شخص مباح است اما بعد از بستن احرام بر او حرام می‌شود. و نیز استفاده از عطرها و خشبوییها، گرفتن موی بدن، گرفتن ناخن و از این قبیل

– با احرام شخص در حرمت قرار می‌گیرد چون مهمان خانه خداست، حاجی است. کسی که در چنین حالتی قرار داشته باشد، مستوجب احترام و حفظ حرمت است. باید حرمتش نگاه‌داشته شود. نباید در حین مراسم حج مورد آزار و اذیت قرار گیرد. باید تمام امکانات در جهت ادای فریضه حج مسخر او شوند، و هر کسی هر کاری می‌تواند در راستای تسهیل ادای مناسک حج برای او انجام دهد.

پوشیدن لباس احرام در واقع برای شناسایی و علامتی است که همه انسان‌ها باید آن شخص را بشناسند و بدانند که این شخص در حالت خاصی قرار دارد که در آن هیچ جرم و جنایتی مرتکب نمی‌شود، پس باید از جهت او احساس امنیت کنند و در ضمن برای او امنیت ببخشند، چه در مسیر راه باشد یا در سرزمین حرم.

جالب این است که حیواناتی که معمولاً در گذشته‌ها با حاجی به جهت هدی یا قربانی در سرزمین حرم برده می‌شد نیز علامت گذاری می‌گردید تا مشخص شود که این حیوان هدیه خانه کعبه است و نباید مورد هیچ‌گونه تعرض قرار گیرد.

– احرام به حج معمولاً در ماه‌های حرام صورت می‌گیرد. ماه‌های حرام عبارتند از: رجب، ذوالقعده، ذوالحجه و محرم. از این جهت معنی “دخول در ماه‌های حرام” که یکی از معانی احرام بود، صدق پیدا می‌کند. البته احرام به عمره وابسته به ماه‌های حرام نیست و هر انسان مسلمانی در طول ماه‌ها و ایام سال که اراده کند و امکاناتش را داشته باشد می‌تواند مراسم عمره را ادا نماید.

– احرام به حج معمولاً در سرزمین‌های حرم که محدوده آن با میقات‌ها مشخص شده‌اند انجام می‌شود. به جز برای مراسم حج و عمره آن‌هم در سرزمین مکی، دیگر برای هیچ کاری و در هیچ مکانی بستن احرام مشروع و مجاز نیست، زیرا به حکم شرع شریف بستن احرام مخصوصاً مربوط به مراسم حج و عمره است.

احرام با غُسل شروع می‌شود. هدف از این غُسل تنها شستن بدن و رعایت نظافت حسی و جسمی نیست، بلکه مراد و مقصود از آن شستن و نظافت معنوی است. غسل احرام شباهت به غسل ایمان دارد، در ایمان هرگاه کسی تازه می‌خواهد به خدای واحد و لا شریک ایمان آورد و دین اسلام را بپذیرد، قبل از آن باید غسل نموده آن‌گاه کلمه شهادت را بر زبان جاری سازد.

در احرام هم شخص، قبل از ورود به عرصه اجرای سایر احکام حج یا عمره، ابتدا باید غسل کند و بدن خود را بشوید. هدف این است که در کنار طهارت و نظافت حسی و جسمی طهارت باطنی نیز در انسان مسلمان تحقق یابد. مُحرِم با این‌کار باید باطن خود را که اجرای حکم شرع است، پاک و بی آلایش سازد و تمام دنس‌ها و پلشتی‌ها و زنگارها را از دل بزداید، زیرا اجرای مناسک حج و موفقیت در انجام آن مرهون داشتن قلبی پاک و بی آلایش است. قرآن کریم و اسلام از چنین حالتی با اخلاص تعبیر می‌کند که به معنی خلوص کامل دل برای خداست و در فرایند آن هر گامی که حاجی بر می‌دارد باید برای رضای خداوند متعال باشد نه ملاحظه دیگری.

باید توجه داشت یکی از اهداف عمده احرام و نیز مناسک حج تمثیل واقعی و عملی توحید و یکتا پرستی است. انسان مسلمان با بستن احرام آن‌هم به جهت رضای حق‌تعالی و رعایت اخلاص در حین مراسم، در واقع نشان می‌دهد که هیچ عملش جز به خاطر خدا(ج) نیست، و از این طریق توحید عملی تمثیل می‌شود و بر رعایت آن مشق و تمرین صورت می‌گیرد. الگوی ما در این عرصه دو تن از موحدان بزرگ و واقعی و حقیقی پروردگار حضرات کرام ابراهیم خلیل (ع) و محمد حبیب (ص) اند که نمونه‌های حقیقی و واقعی توحید و یکتا پرستی هستند.

احرام ورود به حالت خاصی است که در آن علاوه بر این‌که ارتکاب محرمات بر انسان حرام می‌شود، حتی ارتکاب برخی از مباحات و امور حلال نیز بر شخص حرام می‌گردد. یکی از فواید این کار مشق و تمرین بر منع نفس از مشتهیات و هواهای نفسانی است. نفس انسان هیچگاه اشباع نمی‌شود و پیوسته هل من مزید می‌گوید. کاری که احرام می‌کند این است که به او “نه” می‌گوید و او را عادت می‌دهد که تقاضاهای بی‌جا نکند. و حتی در امور حلال و مباح نیز برایش ممنوعیت‌هایی قایل می‌شود تا بداند که زندگی این گونه نیست که به تمام تقاضاهای نفس لبیک گفته شود. نفس انسانی از این طریق سرکوب می‌شود، خجول می‌گردد و از گستاخی دست بر می‌دارد و جایگاه خود را به عنوان یک قوه و نیروی محدود می‌شناسد و به این ترتیب مهار می‌شود.

احرام با دو پارچه سفید رنگ صورت می‌گیرد که دوخته نیست. نباید لباس احرام دوخته باشد، زیرا دوختن لباس معمولاً برای تزیین و زیبایی است، هر ملیتی لباس خود را به شیوه‌ای می‌دوزد و با آن خود را از دیگران متمایز می‌داند و ای بسا که با آن احساس غرور و خودبرتر بینی و مباهات‌ می‌کند. در احرام این وضعیت بر هم می‌خورد، لباس احرام دوخته نیست ساده و بی آلایش است، چون می‌خواهد از این طریق انسان را بی آلایش سازد.

لباس احرام در رنگ و یکسانی خویش شباهت به لباس کفن دارد، زیرا در آن هیچ گونه ارزشی، جز ارزش‌های ایمانی نهفته نیست. در آن مُد و فیشن نمی‌باشد و در تهیه آن مبالغ هنگفتی خرج و مصرف نمی‌شود. شخص حاجی یا معتمر اگر پادشاه تمام جهان هم باشد، باید از این لباس استفاده کند و برایش مجاز نیست در حین مراسم حج و عمره، دارای لباس‌های زربفت و گران قیمت و دوخته باشد.

در لباس احرام یکسانی میان مسلمانان به نمایش گذاشته می‌شود. همه مؤمنان از شاه و گدا در حین ادای عمره و حج باید این لباس را بپوشند و هیچ تفاوتی در میان آن‌ها بین شاهِ جهان و گدای آن نباشد. وقتی انسان در صحرای عرفات یا در وادی منی به سوی میلیون‌ها انسان بنگرد، کسی نمی‌تواند تشخیص دهد چه کسی شاه است و چه کسی گدا؟ چه کسی غنی و ثروتمند است و چه کسی فقیر و مستمند؟ چه کسی تاجر است و بازرگان و چه کسی اهل کسب و حرفه؟ چه کسی از خاندان‌های معروف و مشهور است و چه کسی از طبقات محروم از شهرت؟ و این‌گونه همه برابر می‌شوند، چون در پیشگاه خداوند متعال (ج) برابرند و یکسان، و هیچ تفاوتی میان آن‌ها نیست. و چون در نزد حق‌تعالی هیچ تفاوتی نیست، پس باید در حین مراسم حج و عمره نیز هیچ تفاوتی وجود نداشته باشد.

الگوی ما در احرام بستن، حضرت رسول معظم اسلام (ص) اند، زیرا ایشان چنین احرام می‌بستند و یاران را توصیه می‌‌نمودند تا به تبعیت از ایشان احرام ببندند. این دو پارچه سفید به نحوی که شرح شد از جمله سنت‌ها و شیوه‌های حضرت رسول (ص) است، لیکن خود بستن احرام.

بعد از پوشیدن لباس احرام سنت است که شخص محرم دو رکعت نماز احرام ادا کند و بعد از آن نیت و قصد عمره یا حج یا هر دو را بر طبق تصمیم خود به عمل آورد. نیت حج یا عمره با تلبیه صورت می‌گیرد، مثلاً این‌گونه گفته می‌شود: “لبیک عمره” یا “لبیک حجه” وسپس تلبیه کامل گفته می‌شود: “لبیک اللهم لبیک، لبیک، لا شریک لک لبیک، إن الحمد و النعمه لک والملک، لا شریک لک”.

مطابق دیدگاه احناف نیت عمره باید متصل بستن احرام و تلبیه باشد، یعنی بعد از بستن احرام و گفتن تلبیه باید نیت حج و یا عمره به انجام برسد، و اگر کسی قبل از بستن احرام اراده حج را داشته و با خود تصمیم ادای حج را به یقین اتخاذ نموده باشد، کافی نیست و این تصمیم و قصد او جای نیت را نمی‌گیرد.

نحوه بستن احرام به شیوه‌ای که گفته شد سنت است اما اصل احرام مطابق نظر جمهور علمای مالکیه، شافعیه و حنابله رکن می‌باشد. در نظر احناف ابتداءً یعنی در آغاز شرط است ولی در ادامه تبدیل به رکن می‌شود. یعنی از شرایط عمره و حج بستن احرام است مانند وضو برای نماز، اما بعد از این‌که احرام بسته شد، تبدیل به رکن می‌شود که باید تا هنگام مشخصی که نسبت به حج و عمره تفاوت دارد ادامه پیدا کند و اگر احرام بر طرف گردد قطعاً که حج و عمره بدون احرام صحیح نیست.

بنا بر آن‌چه گفته شد چهار شرط برای احرام حتمی است:
۱- مسلمان بودن: چون کافر نمی‌تواند مراسم حج را ادا کند و اگر هم مانند مسلمانان به ادای مناسک حج بپردازد از او پذیرفته نیست، چون ایمان ندارد و او قبل از هر کاری باید ایمان بیاورد.
۲- بستن احرام: با دو پارچه سفید یکی برای پوشیدن پایین تن و دیگری برای بالای تن.
۳- نیت و قصد: ادای عمره یا حج یا هر دو برای کسی که می‌خواهد قران کند، یعنی عمره و حج را به یک احرام ادا نماید. این نیت باید مقارن احرام باشد.
۴- تلبیه یا گفتن “لبیک عمره” یا “لبیک حجه” و سپس گفتن: “لبیک اللهم لبیک، لبیک لاشریک لک لبیک، إن الحمد و النعمه لک و الملک لا شریک لک”.

خداوند اعمال همه را قبول درگاه خود قرار دهد.

به قلم: دکتر عبدالمجید صمیم

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن