آوای سنت : در صورت شکست مذاکرات هسته ای با ایران، گام بعدی اسرائیل چیست؟
به گزارش سرویس ترجمه آوای سنت ، بیشتر پیامدها در خاورمیانه مربوط به پاسخ به این سوال است: واقعاً اسرائیل از ایران چه میخواهد؟
بر اساس این پاسخ، همچنین تصمیم گرفته خواهد شد که آیا جنگ علنی با ایران رخ خواهد داد که آمریکا را نیز درگیر این جنگ کند و عواقب زیادی برای منطقه و فراتر از آن داشته باشد؟
در ایالات متحده این فرض وجود دارد که نگرانی های اسرائیل عمدتاً مربوط به برنامه هسته ای ایران و احتمال در اختیار داشتن یک یا چند بمب هسته ای در آینده نزدیک است.
با توجه به وقفه مکرر مذاکرات وین و بهره برداری ایران از این امر برای سرعت بخشیدن به برنامه هسته ای خود، نمی توان این احتمال را با قطعیت رد کرد.حداقل قبل از انتخابات اول نوامبر اسرائیل و انتخابات ۸ نوامبر کنگره آمریکا، تقریباً زمانی برای یافتن راه حل سریع از سوی آمریکا و اسرائیل وجود ندارد.
پرونده هسته ای ایران سیاست داخلی اسرائیل و ایالات متحده را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد، زیرا این پرونده نگرانی تعداد زیادی از رهبران مهم را که دارای نفوذ سیاسی زیادی به ویژه در کنگره، کاخ سفید و وزارت امور خارجه هستند،ایجاد می کند.
اسرائیل حتی قبل از دستیابی به توافق هسته ای ایران،تلاش زیادی برای جلوگیری از هرگونه توافق انجام داد و این تلاش ها شامل دعوت بی سابقه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق اسرائیل برای نشست مشترک با کنگره بود.این موضع و همچنین فشار بسیاری از اعضای کمپین دونالد ترامپ، بر تصمیم رئیس جمهور سابق آمریکا مبنی بر خروج از توافق در ماه مه ۲۰۱۸ و اعمال مجدد تحریم ها تأثیر گذاشت.
مخالفت اسرائیل با بازگشت دولت بایدن به توافق هسته ای با بیانیه های علنی متعدد و بازدید مقامات ارشد اسرائیلی از واشنگتن با هدف درخواست لغو همیشگی این توافق، اکنون تشدید شده است.
برخی از مفاد توافق ظرف چند سال منقضی می شود و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی خواهد شد.
البته نگرانیها در این زمینه چهار سال تلف شده از زمان خروج ترامپ از توافق هستهای را نادیده میگیرد که ایران را وادار کرد تا با فعالسازی مجدد برنامه هستهای خود به خروج ترامپ از توافق هسته ای پاسخ دهد.
همچنین این نگرانیها را نادیده میگیرد که یک روز پس از آغاز اجرای توافق هستهای در ژانویه ۲۰۱۶، ایران تقریباً تمام اورانیوم غنیشده خود را صادر کرد و در رآکتور هستهای تولیدکننده پلوتونیوم خود بتن ریخت. اما زمانی که واشنگتن از توافق خارج شد، تهران یک سال منتظر ماند تا برنامه هسته ای خود را دوباره فعال کند.
اگر چیزی تغییر نکند، نتیجه آن احتمالا حرکت ایران به سمت بمب هسته ای خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، هم اسرائیل و هم واشنگتن میتوانند در آینده نزدیک تصمیم بگیرند که آیا از نیروی نظامی برای از بین بردن قابلیتهای هستهای ایران استفاده خواهد شد یا خیر؟ بایدن در جلسات اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد مجدداً تعهد خود مبنی بر عدم اجازه دستیابی ایران به سلاح اتمی را تکرار کرد.
شاید بر روی کاغذ، اسرائیل قادر است برنامه های هسته ای ایران را با استفاده از قابلیت های نظامی خود از بین ببرد. این می تواند توسط حملات دوربرد ایالات متحده پشتیبانی شود، اما بعید است که برخی از حیاتی ترین قابلیت های نظامی ایالات متحده – به ویژه تانکرهای سوخت رسانی در هوا – تا سال ۲۰۲۵ به اسرائیل تحویل داده شود.به همین دلیل، به سختی می توان باور کرد که اسرائیل بتواند بدون دخالت مستقیم آمریکا، حمله بزرگی را علیه ایران انجام دهد.
حتی اگر آمریکا به حملات اسرائیل به ایران نپیوندد، ایران این کشور را حامی اسرائیل قلمداد می کند و منافع آمریکا در سراسر منطقه آماج حملات تلافی جویانه ایران قرار خواهد گرفت.
علاوه بر این، اسرائیل باید هزینههایی را که ممکن است متحمل شود، ارزیابی کند، بهویژه از طرف حزبالله لبنان، که علیرغم تواناییهای دفاعی قابل توجه اسرائیل، پتانسیل وارد کردن خسارات سنگین به اسرائیل را دارد.بنابراین، دشوار است که بگوییم تلاشهای کنونی اسرائیل، که بر جلوگیری از پیوستن واشنگتن به توافق هستهای متمرکز شدهاند، در نهایت امنیت آن را افزایش میدهند.
مانند برخی از کشورهای عربی، اسرائیل نیز در مورد آنچه از آن به عنوان تهدیدهای فزاینده ایران یاد می کند، مانند ادعای حمایت این کشور از تروریسم و بیثباتی در مناطقی مانند یمن، عراق و لبنان، نگرانی دارد.
این کشورها می خواهند نفوذ ایران را در منطقه تضعیف کنند و برخی از رهبران اسرائیل نیز خواهان تغییر رژیم در تهران یا حتی انحلال ایران به عنوان یک کشور واحد هستند، همانطور که در عراق با حمله آمریکا به این کشور در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد که موجب خوشحالی اسرائیل شد.
البته هرگونه حمله نظامی که به طور قابل توجهی توانایی های نظامی ایران را تضعیف کند، کشورهای عربی را وادار می کند تا در مورد توسعه روابط با اسرائیل تجدید نظر کنند، زیرا حداقل از نظر سیاسی نیازی به آن نخواهد بود. این ممکن است منجر به فروپاشی توافق ابراهیم شود که هم اسرائیل و هم ایالات متحده در آن سرمایه گذاری کرده اند.
ذکر این نکته ضروری است که ایران همچنین موانعی را بر سر راه مذاکرات وین و احیاء یا جایگزینی توافق هسته ای ایجاد می کند، زیرا سران ایران در تلاش برای دستیابی به توافقی فراتر از آنچه در توافق هسته ای تصریح شده است، هستند. ایران همچنان بر تضمین هایی اصرار دارد که ایالات متحده دوباره مثل کاری که ترامپ در سال ۲۰۱۸ انجام داد از توافقی که بر سر آن توافق می شود خارج نشود.
در جلسات اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، آمریکا را مسئول برهم زدن مذاکرات دانست و در عین حال بر اهمیت گفتگو و مذاکره تاکید کرد.
به طور خلاصه، اگر تلاشهای اسرائیل برای جلوگیری از توافق هستهای به نتیجه برسد و سران کنونی ایران به ریسکپذیری تمایل داشته باشد، احتمال جنگ به شدت افزایش مییابد و این جنگ برای همه فاجعهبار خواهد بود. این بدان معنا نیست که احیای توافق هسته ای همه مشکلات امنیتی و دیگر مشکلات مربوط به ایران را حل می کند، اما همچنان بهترین گام اولیه و ضروری ترین در این زمنیه است.
و این بحث ما را به آغاز بازمی گرداند: اسرائیل واقعاً در رابطه با ایران چه می خواهد؟ آیا در مورد پیامدهای احتمالی سیاست های فعلی آن به دقت فکر کرده است؟ یا درک نمی کند که مسیر کنونی آن، خطر یک درگیری آشکار را دارد که ایالات متحده را نیز درگیر خواهد کرد و پیامدهای منفی برای همه خواهد داشت؟
ایالات متحده اسرائیل را رها نخواهد کرد، اما بعید است که در صورت وقوع یک جنگ دیگر در خاورمیانه، آمریکا از بانیان آن تشکر کند این برای آمریکا مانند راه رفتن روی طناب در مکانی مرتفع بدون توری ایمنی است و نمی تواند رویکرد خوبی باشد.