مقالات و یادداشت ها

یوسفی نبود که حکمتی عنایت کند

دلنوشته ای از محمود رستمی تبار

آوای سنت : سپاس خدای باران که هرچند برهمه چیز قادر است اما انسان را چنان بر زمین مسخر نمود که بارش باران و رویش گیاه را متاثر از نوع فعل وی نمود…

در سال آبی جاری از مهرماه تاکنون بقدر رفع تشنگی هم باران نبارید. در چهچه مستانه پربارانی سال گذشته آنگاه که می بایست پای از نعل چرمین خلع می نمودیم سر به آستانش می ساییدیم و قدر موهبت بزرگش را میدانستیم شاسی بلند و شاسی کوتاه را زین نمودیم و به دشت و بیابان زدیم و گاه خندیدم و گاه رقصیدیم و گاه خوردیم و گاهی زباله ای در طبیعت ریخیتم و گاه کبریتی کشیدیم و بیشه زاری سوزاندیم و موجوی بیجان نمودیم و بی شکر خدا بار رجعت بستیم و دوشی گرفتیم و نیت غسل ننمودیم.

و با از طبیعت و مواهب طبیعی و منابع انرژی بی محابا سود بردیم و شکر خالقش ننمودیم و بعضا در این راستا از چین و اروپا پیشی گرفتیم. فریادی بر نمی خیزد که نهیبی بزند ای انسان ایرانی و ای مسلمان  به کجا چنین شتابان مگر نخواندی شکر نعمت نعمتت افزون کند و اسراف و تبذیر حرام است و موجب عقاب.

در فوران چشمه و رودخانه و جوشش سراب و زنده شدن نیلوفر باز پمپ حرص بر چاه طمع انداختیم و آب بالا کشیدیم و گوجه و خیار و, هنداونه برداشت کردیم و نهایتا کاه وکلش سوزاندیم و دودی برهوا افزودیم تا میدان دیدمان کوتاه شود,  و یوسفی نبود که حکمتی عنایت کند و این قوم سرگشته را در ساحل هفت سال خشکسالی به سلامت پیاده کند.تا فرصت هست می توان چاره نمود و باید باز برگردیم تا رخ مهربانش بار دیگر بر ما تبسم زند و نعمتش افزون کند.

باید با خلع نعل از پا, با چشیدن تیغ تیز در بیابان و کوهستان, بی چتر, بی کلاه, بی روژ لب, بی عطر و بی ادکلن, بی شاسی کوتاه و شاسی بلند, بی همه چیز,لغت و عریان از هر تعلقی, باید ذلیلانه, به درگاه خدا برویم, درب خانه اش را بزنیم و توبه کنیم از اسراف, از تجمل, از گناه, از شکستن حدود خدا, از بریدن سر هم و همنوع و هم کیش, از قطع صله رحم خود و صله رحم رود با طبیعت از راه سد,  باید برگردیم و چون برنگردیم برخواهیم گشت بی توشه….

باید برگردیم و بر آستان چشمه بل از خدای آب زلال بعلت اسیر نمودن فریاد صفا و صدق و پاکی , از شکار با شکم سیر , از زغال نمودن جنگل با روسیاه نمودن خود , از آن لاک پشت بی گناه سوخته, از نفس تنگ پیرمرد بیمار در هوای آلوده شهر,از مشعل همیشه فروزان گاز آنسوی ایران, از جریان مداوم شیر آب خانه, از کینه, از ریا, از نفاق,از حرص,از فراموشی فردای انسان توبه کنیم و استغفار نماییم.

 شاید باران ببارد

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک نظر

  1. ✍منابع انرژی بی پایان نیستند
    گاز نعمتی ارزان و پاک است که بشر در این برهه از زمان به آن دست یافته و ایران توانسته است با احداث طولانی‌ترین خطوط انتقال و توزیع گاز در این حوزه عدالت نسبی برقرار نماید. اکنون شعله های آبی گاز در همه نقاط پست و بلند و دور و نزدیک این کشور خودنمایی می کند و شکر نعمت آن را افزون می سازد.
    اما اتکاء نمودن به یک نوع سوخت و
    گازیزاسبون نمودن کشور با وجود منابعی چون انرژی خورشیدی، ژئوترمال(انرژی زمین گرمایی) ، انرژی هسته‌ای ، برق آبی، و باد … خطری است که حداقل سردی هوا ثابت کرد که یک هر حادثه‌ای چون حمله سایبری، حمله نظامی، خرابکاری، حوادث طبیعی و …. می تواند کشور را دچار مشکل کند.
    این به معنی عدم توجه به توسعه برخورداری و در دسترس قرار دادن برای عامه مردم نیست. بلکه به معنی ضرورت ایجاد جایگزین ها در شرایط غیر معمول و بحرانی است. علاوه بر آن کاهش سوزندان گاز و استفاده بهینه از آن و تبدیل به ارزش افزوده می تواند به افزایش رفاه اجتماعی و توسعه کشور کمک کند.
    از سوی دیگر عدم مدیریت مصرف انرژی و تغییر شیوه زندگی ازساده به تجملاتی این مشکل را دو چندان می سازد.
    ساختمان سازی و آپارتمان سازی نادرست و سنتی و بلند مرتبه سازی هم خود یک خطر بالقوه است برای وابستگی شدید به برق و انرژی است.
    بنظر می رسد ما نیازمند یک بازنگری جدی در این حوزه هستیم.
    منابع تجدید ناپذیر طبیعی بی پایان نیستند و منابع تجدید پذیر هم فرصت کافی برای احیا ندارند.
    کشور نیازمند برنامه‌ریزی مطالعه شده است و باید از حاشیه ها دور شویم.
    صرفه‌جویی گرچه هنر است اما هنرمندتر آن است که با کسب علم و فن و ابزار لازم نیاز خود به این منابع را به حداقل رسانده و راه بهینه مصرف کردن را بیاموزد
    محمود رستمی تبار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن