مقالات و یادداشت ها

رفتارهای بد و احساس ناامنی

یاداشتی از دکتر سید محمد رضا مصطفایی

آوای سنت : یکی از شکایت­های برخی از مردم و مسئولین از شهروندان ایرانی این است که ایرانی­ها حرص و ولع خرید دارند و در مواقعی که وضعیت اقتصادی دولت ضعیف ­تر می­ شود یا کالایی رو به کمبود می­ گذارد، بیشتر مردم به‌جای کم خریدن و همراهی با دولت و سایرین به فروشگاه­ ها یورش برده و هر آنچه در توانشان باشد از همان کالای کمیاب خرید می­ کنند.

این امر می­ تواند به دسترسی مردم به کالاهای موردنیاز آسیب‌زده و موجبات ایجاد جو روانی بدی را فراهم نماید. بارها شنیده و دیده ­ایم که در فلان کشور خارجی مردم به هنگام نایاب شدن کالایی، از آن کالا به‌اندازه نیازشان خرید می ­کنند و حتی کسانی هم پیدا می­ شوند که جنس خریداری‌شده خویش را به فروشگاه­ها بر­می­ گردانند تا دیگران نیز بی­ بهره نشوند.

سؤال این است با توجه به این‌که همان خریداران می­ دانند که این کار آن‌ها اخلاقی نیست و خرید بیش از نیاز آن‌ها برابر است با ناکام­ ماندن عده­ای دیگر برای به دست آوردن همان کالا، چرا به این کار دست می ­زنند؟ این مهم به گمان بنده از چند جهت قابل‌ بررسی است:

  • کم ­سو شدن چراغ اخلاق و شاید خاموشی آن: اخلاق یک مفهوم و ویژگی جهانی و انسانی است و تابع مرز جغرافیایی یا مرز­های دینی، مذهبی، قومی و در یک‌کلام مرز فرهنگی نیست. در همه جوامع با تمام خصوصیت­ های مختلف شان افراد بااخلاق و بی ­اخلاق دیده می­ شود. اخلاق در دین اسلام بسیار باارزش بوده و مورد اشارت­های زیاد و دقیقی قرارگرفته است.

خداوند عزوجل وقتی می­ خواهد پیامبر عظیم‌الشأن اسلام را به ما انسان­ها بشناساند؛ می­ فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ» و تو (ای محمد) داراى اخلاق بسیار بزرگوارانه‏ اى هستى (سوره مبارکه قلم: آیه ۴). پیامبر خود در مورد بیان دلیل برانگیخته شدنش به پیامبری می ­فرماید: «إنما بُعثت لأتمم مکارم الأخلاق» من فقط برای اتمام و کامل کردن سجایا و صفات اخلاقی به پیامبری برگزیده شدم. در باب اخلاق و ویژگی­های آن احادیث فراوانی از آن پیامبر رحمت به ما رسیده است. درجایی دیگر به زیبایی و در اوج فصاحت و بلاغت می­ فرمایند: » مَثَلُ الْمُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ؛ اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَر وَ الْحُمّی» مَثَل مؤمنان در دوستی و ابراز رحمت و عاطفه به یکدیگر، مثل پیکر است. هرگاه عضوی از آن دردمند شود، دیگر اعضای پیکر، بابی خوابی و تب، با آن عضو هم دردی می‌کنند. شیخ اجل آن عاشق پیامبر و آن ناصح امین را ببین که چه زیبا گفتار شیرین محبوبش را به شعر بازگو می­ کند و می ­فرماید:

بنی‌آدم اعضای یک پیکرند                        که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی بدرد آورد روزگار                     دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی‌غمی                             نشاید که نامت نهند آدمی

  • دبرا وینگر[۱] آمریکایی می­ گوید: بیشتر رفتارهای بد از ناامنی می­ آید.[۲] در شرایطی که در جامعه، سازمان و یا خانواده، مؤلفه‌های امنیت زیر سؤال رفته و یا با مشکل مواجه شوند آستانه اخلاق و استانداردهای رفتار درست افراد نیز کاهش می­ یابد.

انسان‌ها در بقا، آسایش، احترام و … به دنبال امنیت پایدار هستند. گاهی اوقات این مفاهیم تحت تأثیر برخی از رفتارهای بد رهبران، مسئولین، مدیران و سرپرستان قرار می ­گیرد. وقتی مردم هزاران بار،        سال ­های سال با مرور تجربه­ های زیسته خود و دیگران از مسئولان شان یعنی همان سیاست­گذاران و تصمیم­ گیرندگان ملت که سوگند خورده­ اند پاسدار قانون اساسی، شرف، آبرو، مال و جان ملت باشند   به ­طور آشکار و مستقیم وعده ­های دروغ می­ شنوند و شاهد تضاد و تعارض گفتار و رفتارشان هستند، اعتمادی برایشان باقی می ­ماند؟

راستی اگر این مدیران در تلویزیون ظاهرشده و از ملت درخواستی داشته باشند، مردم لبیک می­ گویند؟ اینجاست که این رفتار مردم (هجوم به‌سوی فروشگاه­ها برای خرید کالای کمیاب) پاسخی است برای ترس از ناامنی. همان ناامنی که توسط مسئولان در جامعه ایجادشده است. این‌ یک فرضیه آزمایش نشده نیست ،بلکه پژوهش های متعددی بر آن صحه گذاشته ­اند.

در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همکاری یک مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یک مرکز شبانه‌روزی تأسیس کردند. در این مرکز، نوجوانان ۱۲ تا ۱۹ سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌کردند.

مدّت یک سال همه‌چیز به‌صورت عادی جریان داشت و آزمایش‌های مختلف کمی و کیفی بر روی آنان انجام گرفت. در طول این‌یک سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰ گرم غذا می‌خورد. پس از یک سال به‌تدریج و آگاهانه شایعه کردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممکن است غذا به لحاظ کمی و کیفی جیره‌بندی شود. شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.

هنگامی‌که در عمل جیره‌بندی را آغاز کردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند که در شبانه‌ روز بیش از ۵ کیلوگرم غذا می‌خوردند.

دلیل افزایش مصرف این بود که نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند. هنگامی‌که مرکز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یکدیگر تعارف می‌کردند و نسبت به یکدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیکوکاری، شفقت و نوعی ازخودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی‌که شایعۀ کمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یکدیگر کمتر شد. در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و … به‌مرورزمان کمرنگ گشت.

آینده مبهم و ناامنی افراد ازنظر مالی، شغلی و … آستانۀ اخلاقی را کاهش می‌دهد.

نویسنده: دکتر سید محمد رضا مصطفایی

[۱]. Debra Winger

[۲]. MOST BAD BEHAVIOR COMES FROM INSECURITY

برچسب ها

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن