آرزوها و رویاهای یک بانوی فعال بلوچ
سلما احمدی از سختی های فعالیت در عرصه فرهنگی می گوید
آوای سنت : سلما احمدی از بانوان بلوچ ساکن ایرانشهر است، وی در حال حاضر درمقطع کارشناسی ارشد رشته ادبیات عرب به تحصیل مشغول است. خانم احمدی همچنین سابقه تدریس در مدارس غیر دولتی به مدت ۱۰ سال را در کارنامه فعالیت خود دارد.
ایشان از سال ۹۲ به صورت داوطلبانه کارهای فرهنگی را به فعالیت هایش اضافه کرده و از کتابداران شناخته شده در ایرانشهر به حساب می آید. با سلما احمدی گفتگویی ترتیب دادیم که از نظر گرامی خوانندگان می گذرد.
آوای سنت: لطفا از چگونگی شروع فعالیتهایتان توضیحاتی را ارئه فرمایید.
سلما احمدی: محله ما در ایرانشهر یک محله آسیب پذیر است، روزی تعدادی از بانوان هم محلیها از بنده خواستند تا به آنها خواندن و نوشتن یاد بدهم. اینکار را در فروردین سال ۹۲، از اتاق پذیرایی خانه خودم شروع کردم و کم کم تصمیم گرفتم در محله خودمان مکانی را برای این کار اجاره کنم. یکسال بعد خانهای را به مبلغ ۱۵۰ هزار تومان اجاره کردم و قرار شد هر یک از اعضا، ماهیانه مبلغی بپردازند تا پول اجاره خانه تامین شود. اگرچه تا دو سه ماهً همه پول را میآوردند، اما در ادامه از پول آوردن سر باز زدند و تا یک سال که آنجا بودیم خودم کرایه خانه را حساب میکردم، تا اینکه سال بعدی کرایه بالا رفت. همین باعث شد مجددا یکی از اتاق های منزل شخصی ام را به کلاس درس تبدیل کردم تا به این شکل در کار وقفه پیش نیاید.
آوای سنت: چه مدتی است در امر اشاعه فرهنگ کتابخوانی فعالیت می کنید؟
سلما احمدی: از همان کلاسها بود که بتدریج فعالیت کتابخانه ما نیز شروع شد. برای مثال با کسانی که به دلایلی از مدرسه ترک تحصیل کرده بودند، شروع کردم و تا سال ۹۶ که دوستان پیشنهاد دادند صفحهای در اینستاگرام بسازم و کارهایم را داخل آن به نمایش بگذارم، با همراهی خانم پرویز پور کارهایمان را منتشر کردیم و از آن به بعد برای مناطق عشایری و روستایی کتاب برده و فعالیتهای کتابخوانی را در آن جا نیز ادامه دادیم. اتفاقا استقبال خیلی خوبی از کار ما بعمل آمد و حتی معلمین مدارس از اینکه دانش آموزان در خواندن و نوشتن پیشرفت قابل توجهی داشتند بسیار خوشحال بودند. با توجه به اینکه بنده می توانم رانندگی کنم، تنهایی به محلات سرکشی می کردم.
آوای سنت: در این راه به چه پیشرفتهایی رسیدید؟
سلما احمدی: فعالیتهای کتابخوانی را به شدت مورد پیگیری قرار دادم و به این شکل همه هفته پنجشنبه ها و در روزهای تعطیل و در هر فرصتی که دست می داد به سراغ مناطق محروم رفته و برایشان کتاب میبردم. با بچهها کار میکردم تا اینکه در سال ۹۸ به فکر تاسیس یک کتابخانه افتادم، چرا که رفتن و برگشتن خیلی سخت بود و از طرفی وقتی به روستاها و مناطق عشایری میرفتم، روستاها و مناطق عشایری دیگر نیز درخواست کتاب میکردند و من به همه کارها نمیرسیدم. با دهیار و شورا صحبت کردم و آنها اتاقی را در اختیارم گذاشتند تا بتوانم فعالیتها را ادامه دهم، برای مثال تعداد ۱۰۰ کتاب در قفسه قرار دادم تا بچهها بتوانند از آنها استفاده کنند. کار مدیریت داخلی کتابخانه را نیز به یک معلم در روستا سپردم.
آوای سنت: شما کتابها را چطور تامین میکنید؟
سلما احمدی: نشریاتی هستند که گاهی همیاری کرده و کتاب میفرستند. برخی نیز پول به حسابم واریز می کنند تا بتوانم کتاب های مورد نیاز را خریداری نمایم.
آوای سنت: هدف و آرزوی شما در اینکار چیست؟
سلما احمدی: خدا بخواهد آرزو دارم یک کتابخانه بزرگ در شهر خودمان تاسیس کنم، کتاب هایی هستند که پیدا کردن شان در ایرانشهر مشکل می باشد. خیلی از افراد در استان سیستان و بلوچستان هم این مشکل را مطرح می کنند. علاقمندان به کتابخانه خوب دسترسی ندارند. مشکلات این کار زیاد است. آرزو دارم یک کتابخانه بزرگ داشته باشیم تا کتابهای مفید در دسترس مردم قرار بگیرد.حس خوبی دارد که بتوانیم زندگی را با کتاب پیش ببریم.